چجوری زندگی دو نفره ی بهتری داشته باشیم؟

مدیریت تو روابط زناشویی به نظرم مهمترین کار دنیاست. هر چقدر هم که میزان دوست داشتن و علاقه بین زوجین زیاد باشه، ولی بازم بدون مدیریت، تنش هایی وجود خواهد داشت. این که دو نفر کاملا شبیه به هم باشن و در هر لحظه مثل هم فکر کنن که وجود نداره. دیگه کی از خواهر یا برادرمون به ما بیشتر شبیه ئه؟ مگه با اونا مشکل نداشتیم هیچ وقت؟ بنابراین اختلاف عقیده، نظر، فکر و ... همیشه وجود داره، فقط باید هندل بشه.


باید یاد بگیریم که چی کار کنیم که لحظات شاد و لذت بخش بیشتر داشته باشیم و لحظات تنش زا و جنجالی کمتر؟

خب من کاملا معتقدم که نمیشه هر دو نفری با هم بتونن یه زندگی عالی و خوب بسازن. یه بیس هایی باید وجود داشته باشه واسه این کار. مهمترینش علاقه از صمیم قلبه. با کسی ازدواج کنین که دوستش دارین و دوستتون داره، هر دو از ته ته قلبتون. نمیدونم چجوری میخواین مطمئن شین از اینکه دوست دارین هم رو، ولی هر جوری هست مطمئن شین و بعد جواب بله رو بدین.

بعد از اینکه با فرد دوست داشتنی زندگیتون ازدواج کردین، فکر می کنین دیگه همه چی حله؟ نه! این تازه اول ماجراست. حالا باید یه زندگی دل نشین بسازین واسه خودتون، که هم خودتون و هم عشقتون (همون فرد دوست داشتنی زندگیتون که اینجا بهش میگیم عشقتون!) از این زندگی لذت ببرین و عشق بینتون باعث تعالی و تکاملتون بشه.

خب، واسه اول ماجرا باید چی کار کرد پس؟ خیلی کارا، یعنی به اندازه همه روزای زندگی تجربه لازمه و یه عملکرد خاص برای هر موقعیتی لازمه که دونستنش و به دست آوردنش سخته. یه  سری موقعیت ها هست که صد سال هم آدم توش باشه، باز نمیدونه باید چی کار کنه. ولی یه سری هاش شدنیه. بیاین تجربیاتمون رو با هم درمیون بذاریم. تهش یه متن مقاله طور میشه که میتونیم واسه موقعیت های خاص به کار ببریم.

خب اولیش به نظر من توانایی قطع عصبانیته. یه وقتایی، هممون ممکنه خیلی عصبانی باشیم، نه صرفا از دست عشقمون، ممکنه از دست خودمون ناراحت باشیم، دوستامون، خانواده، استاد، مردم کوچه خیابون، یا حتی هورمونامون گند زده باشن به حالمون! در این جور مواقع اگه بتونیم عصبانیتمون رو کنترل کنیم، مهمترین گام رو برداشتیم. میدونم وقتی هورمونا بازی درمیارن کلی حساسیم و هر چیز کوچیکی بیخود عصبانیمون می کنه، اما مهم همینه که تو همین روزا، خودمون رو آروم نگه داریم و گل های باغچه عشقمونو که کلی تلاش کردیم و کاشتیم، رو نکَنیم.

یکی دیگه از مهمتریناش، به نظرم توانایی واقع بین بودنه، یعنی چی، یعنی یه جایی وسط بحث یا دعوا، فکر کنیم که آره خب، من اینجا بد جواب دادم، ممکنه که اون شروع کننده بوده باشه، ولی واقع بینانه، جاهایی که خودمون تقصیر داریم رو هم پیدا کنیم. و در ادامه ی این توانایی واقع بین بودن، باید توانایی عذرخواهی رو هم در خودمون تقویت کنیم. ما باید عذرخواهی کنیم، هر جا که مقصر بودیم. بازم میگم، فرض کنین دعوا رو عشقتون شروع کرده و حرفای چرت و حرص درآری هم زده و خیلی بیشتر از شما مقصر بوده، اما شما هم هر جا که تقصیر خودتون رو - هر چند هم کوچولو- متوجه شدین، عذرخواهی کنین. ضرر نمی کنین!


امروز این موارد به ذهنم رسید. خوشحال میشم شما هم کمک کنین و یه لیست خوب بسازیم. به اینا هم نقد دارین، وارده کاملاً. بفرمایین نقد کنین و پیشنهاد بدین.


ادامه دارد...


نظرات 8 + ارسال نظر
سانی چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1394 ساعت 08:14 ب.ظ

خیلی صحیحه. و در واقع واقعا مدیریت رابطه بعد از ازدواج بسیار دشوارتر از زمان دوستی میتونه باشه. چون چندین بعد به قضیه اضافه میشه. البته اینکه بعد ازدواج ادم بیشتر هم رو میبینه کمی از تنش ها کم میکنه.
الان فکرم کار نمیکنه فردا امتحان دادم و جزوه جلومه ولی حرفات در کل درست بود :دی

آره سانی، کلا به نظرم هرچی آدما کنار هم بیشتر باشن، تنش ها کمتره. رو در رو گفتگو می کنن حل میشه دیگه. تلفنی و چتی بدترین حالته
خخخ. موفق باشی دختر

من پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1394 ساعت 08:38 ق.ظ http://meslehichkass.blogsky.com/

اون چیزی که مد نظر شماست
بیشتر زندگی مشترک هست که ما هم فعلا ازش اطلاعات خیلی خوبی در دست نداریم
پس سکوت میکنیم و منتظر نظرات و راهنمایی های بقیه میشیم

منظورم خیلی زندگی مشترک زیر یه سقف نیست. به هر حال با دوست پسر، یا هر چیزی که اسمشو میذارین هم یه استراتژی لازمه واسه زندگی بهتر. واسه همین گفتم عشقتون، نگفتم همسرتون ولی در کل همونطور که تو تایتل هست، زندگی دونفره منظوره

فرناز شنبه 26 دی‌ماه سال 1394 ساعت 02:15 ب.ظ

مدیریت واقعا لازمه. مهمترین چیز گذشته به نظرم و اینکه به جای قهر کردن باهم صحبت کنیم تا به نتیجه برسیم البته با گذشت حرف بزنیم

بله بله، حتما گذشت رو هم باید اضافه کنم. خیلی تاثیر داره که بتونیم خطاها و اشتباهای طرفمون رو ببخشیم و ازشون بگذریم...

غزال یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1394 ساعت 07:15 ق.ظ

الان هم خوابم میاد هم سرما خورده ام. ولی به نظرم یکی از دلایلی که میتونه به کاهش تنش ها کمک کنه اینه که متوجه بشی دید اقایون و خانوم ها با هم فرق داره اگر متوجه یک سری تفاوت ها بشی و بفهمی که مثلا این کاری که همسرت میکنه نه به خاطر بی خیالی و ... است میتونی راحت تر کنار بیای.
بقیه اش رو بعدا یادم اومد میام می نویسم!!!

ای جانم. شما همه عذراتون موجه هه.
واقعا، این درک تفاوت رو هم خیلی خوب گفتی. حتما به لیست اضافه ش می کنم.
اگه این تفاوتا رو بفهمیم، بیخود و بیجهت هی قهر نمی کنیم

عسل یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1394 ساعت 10:55 ق.ظ http://withgod.persianblog.ir

گذشت گذشت گذشت , اونم از هر دو طرف رابطه

واقعا، این گذشت در حکم معجزه ست.
مرسی از اینکه نظر دادی روش. اضافه می کنم به لیست

میلو یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1394 ساعت 03:18 ب.ظ

لاندا، من و مارس جالبه که رابطه ی دوستیمون کااااااملا بدون تنش و هیییج بحثی بود! یعنی کاملا در آرامش و صلح بودیم و بحثامون فوق العاده کم و کوتاه بود.. بعد از ازدواج، ما خیلیییی چیزا رو از هم تازه فهمیدیم! یه حجم شوک آوری بود! برای هردومون! اولش فکر میکردیم که عوض شدیم واسه هم! ولی نشستیم دربارش فک کردیم و دیدیم که ما توی دوستی حتی اگه خیلی هم تایم گذروندیم خیلی چیزا مانع از این میشد که بتونیم کامل همو درک کنیم!
تنها چیزی که سعی کردیم توی این برهه رعایتش کنیم همون پرهیز از دعوا و جنگ بود... خود من برام عذرخواهی کردن خیلی راحته. هرجایی حس کنم کسی رو ناراحت کردم یا رفتارم اشتباه بوده عذر میخوام، مارس اوایل خیلی سرسخت بود! شاید درباره ی کارش حرف میزد ولی عذرخواهی براش سخت بود، و وقتی انعطاف منو توی این موضوع دید کم کم سعی کرد دیدشو عوض کنه نسبت به عذرخواهی...
چیزی که ما خیلی حواسمون بهش هست اینه که توی دعوا مساول رو با هم قاطی نمیکنیم، و هرجا دیدیم که داریم بیراهه میریم سکوت میکنیم. بحث رو کش نمیدیم، اگه اون یکی عدرخواهی کرد سریع میپذیریم و از ته دل میبخشیم.
اینا چیزایی بود که به ذهنم رسید...

میلو دوسال دوستی واقعا همش فانه. یعنی اوج خوش خوشانه این دوسال اول. موقع گرفتن تصمیمات مهم یه چیزایی پیش میاد. بعدش هم واقعا ازدواج فرق داره.
چقدر خوب که زود عذرخواهی می کردی، من خیلی سخت اشتباهاتمو قبول می کردم و کم کم بهتر شدم.
آفرین واقعا، اینکه بحث ها با هم قاطی نشه بهترین کاره و اینکه با هر دعوایی، بحثای قبلی نبش قبر نشن. یعنی هر دعوایی، وقتی تموم شد و آشتی کردین، دیگه هیچ وقت باز نشه. خیلی خوبه که سکوت می کنین و کش نمیدین دیگه بحث رو. از اینا هم یه جمع بندی تو لیست خواهم گذاشت

مارچ یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1394 ساعت 06:15 ب.ظ http://azgil-11.blogsky.com

ما مجردین چجوری نظر بدیم خب ؟:))
با عسل موافقم گذشت خیلی راه حل خوبیه ، به شرطی که دو طرف رابطه یادش بگیرن ... بعدشم اینکه هر دلخوری که هست تا وقتی داغه راجبش حرف زده بشه ... از همه مهمتر کنترل عصبانیته . توی هر شزایطی آدم باید سعی کنه خودشو کنترل کنه ... تو عصبانیت گاهی حرفایی زده میشه که هیچجوره نمیشه پسشون گرفت !

یه چیزایی رو میدونین به هر حال دیگه مثل همین گذشت.
این تازه بودن دلخوری رو خیلی خوب گفتی، نباید ازش زمان زیادی بگذره و بعد مطرح شه. البته در حد یکی دو روز که مثلا بشه بهش فکر کرد و بهتر عنوانش کرد بهتره به نظرم.
دقیقا، تو عصبانیت باید خوددار بود

عسل دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1394 ساعت 08:14 ق.ظ http://withgod.persianblog.ir

منم با بهار موافقم :دی
جدن ایلا همیشه میگه دلخور که میشی ساکت نشو , زود بگو که چی شده و من چیکار کردم ک ناراحتی, نذار تو دلت بمونه و بگذره..من و اون هردو هررچی تو دلمونه بهم میگیم و مثلا اون لحظه که ناراحت شدیم از دستش انتظار داشتیم طرفمون چی بگه و نگفته که ناراحت شدیم..بعد دفعه ی بعد میدونیم که چی بگیم..

آفرین، خیلی خوبه این کار. همون لحظه باید برطرف کرد ناراحتی رو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد