لاندا کجاست؟ تو پنج دری!

رفتم ارائه دادم، استاد کلی ازم ایراد گرفت و نذاشت برم واسه دفاع باز

با دوست جونام رفتیم پیک نیک،آی خوش گذشت، آی خوش گذشت. وسط بارون رفته بودیم پیک نیک و انقدر خوردیم که نگووووووووووووو

آخر هفته هم با سیگمولی خوش گذروندیم حسابی. رفتیم پارک و بدمینتون بازی کردیم و بعدشم رفتیم خونشون دربی دیدیم، آی چسبید، آی چسبید. سیگما تیشرت شلوارک قرمز پوشیده بود، جو داده بودیم قشنگ. بعد از هر گل هم میزدیم قدش خیلی خوشحال شدیم. بعدش هم من و داماد سیگماینا همگروهی شدیم و سیگما و باباش هم با هم و ح.ک.م بازی کردیم و دو سری بازوندیمشون، بسی چسبید


نی نی های ما

سیگما 5 شنبه و جمعه هم رفت سر کار. 5شنبه شب اومد مهمونی خونمون و شب هم پیشم موند. صبح راهیش کردم بره سر کار. اولین بار بود که از خونمون می خواست بره سر کار. عصر با هم تولد دعوت بودیم.

تولد پریسا اکیپ 5 نفره ی دوست داشتنیمون رفتیم کافه. خیلی دوسشون دارم و کنارشون واقعا بهم خوش میگذره. بعدش هم بردیمشون خونه آیندمون رو از بیرون نشون دادیم. چقدر هم مسخره بازی درآوردیم

شب خونه سیگماینا بودیم. با پسرخاله  آزمایش های فیزیک مدرسشو با بادکنک انجام دادیم و لذت بردیم.

داداشینا باز اومدن خونه ما بمونن. از وقتی نینی به دنیا اومد، یه هفته پیش ما بودن تا مامان نگهداری کنه از نینی و زنداداش. خونمون دوتا نینی هست، تیلدا و دلتا.  خخخ، چقدر اسماشون شبیه به هم شد! اسم پسرکوچولومون رو میذارم "کاپا". همش هم باید مواظب باشیم تیلدا نره به کاپا دست بزنه.

پس "تیلدا" دخترِ خواهر جونمه (دختر بتا ست) و حدوداً 2 سالشه، "کاپا" پسرِ داداشه و دقیقا 22 روزشه.

بعد دیگه دیدم دوتا نینی ها نمیذارن بنده درس بخونم و خونه هم شلوغه، این بود که بار و بندیل جمع کردم اومدم خونه بتاینا، تنهایی در آرامش بشینم به پایان نامه م برسم که البته هنوز نرفتم سراغش

سفرنامه مشهد - سومین مسافرتمون

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تموم میشه اذیتای این مریضی یا نه بالاخره؟

امروز میخواستم بیام سفرنامه ی مشهد رو بذارم، ولی نشد. مریض شدم. دیشب کلی بالا آوردم (گلاب به روتون)، همش هم نتیجه ی قرصی بود که دیروز دکتر بهم داد. فقط یه قرص بودا، ولی ترکوند منو! من کلی رفتم مشهد دعا کردم تموم شه این پروسه نساختن قرصا بهم و داغون بودنم، ولی نشد و ادامه داره همش. خسته شدم

میشه دعا کنید منو؟ دعای تپل ها، من باید خوب شه حالم، خواهش می کنم


اینستاگرام


دوستای خوبم، میخوام اینستاگرامم رو خونه تکونی کنم، کسانی که الان همدیگه رو فالو کردیم، (به جز معدود نفرایی

که میشناسمشون)، میشه بیان خودشون رو معرفی کنن و بگن از کدوم وبلاگ هستن یا اسمی که اینجا کامنت میذاشتن چیه؟

میخوام کسایی که نمیشناسم اصلا رو آنفالو کنم و شاید هم بلاک