بعد از مدت ها

سلام. خوبین؟


ما بد نیستیم. ولی خوب هم نیستیم.

جمعه مراسم چهلم سر خاک برگزار شد. این سری انقدر دوستان و آشنایان لطف داشتن و میخواستن تشریف بیارن، یه مراسمی داشتیم سر خاک، تو فضای آزاد. چهل روز گذشت ولی ما هنوز باور نکردیم رفتن بابا رو. نمیدونم کی باور می کنیم. 

از دیروز میخواستم غذای کمکی دلتا رو شروع کنم. رفتیم مطب دکترش و نبود. گفتن یه هفته نیست. ولی قبلا به من گفته بود 5.5 ماهگی غذای دلتا رو شروع کنم. منم تصمیمش رو گرفته بود)م دیگه. مامان خودش براش آرد برنج درست کرده بود. فرنی آرد برنج (فقط آب و آرد برنج) براش درست کردیم و دوست داشت. از امروز بریم که با برنامه بهش غذا بدیم.


خب من جدیدا خیلی کم پیدا شدم. هم اینکه دلتا وقتی برام نمیذاره و هم اینکه دیگه مطمئن شدم که اینجا رو آشنا میخونه و خودش رو هم معرفی نکرده به من. از نظر من ناشناس خوندن اینجا توسط کسی که من رو تو دنیای واقعی میشناسه، دزدی اطلاعاته. خواهش میکنم شخص آشنا خودش رو معرفی کنه. 

نوتایتل مهر ۱۴۰۰

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.