فصل عاشقی

این روزا تو همه وبلاگا از پاییز گفته ن و هوای دو نفره. یاد خودم افتادم! من از پاییز بدم میومد همیشه. بد که نه. دوسش نداشتم. خواهرم پاییزی بود و همیشه می گفت پاییز از بقیه فصلا بهتره. منم عاشق بهار بودم و درک نمی کردم با وجود مهر و مدرسه، چه جوری می تونه اینو بگه! فقط واسه متولد پاییز بودن؟


حالا 4 ساله که از پاییز خوشم اومده، اونم زیاد. وقتی تو پاییز عاشق شدم، وقتی تک تک روزای پاییز رو تو هوای دو نفره ش، دو نفره سپری کردیم، وقتی صبحای زود قبل از کلاسای ساعت 8 می رفتیم پیاده روی پاییزی، وقتی تو اون روز پاییزی به هم قول دادیم که تا ابد با هم بمونیم، وقتی سالگرد روز رویایی به هم قول دادنمون رو تو پاییز وسط خش خش برگا و نم نم بارون جشن گرفتیم، وقتی وقتی وقتی....


همه ی اینا منو عاشق پاییز کرد. عاشق پاییزی که عشق پاییزیم رو به من داده بود...

حالا منم و 5 امین پاییز عاشقانه، رو به روم. باید لذت ببرم از این پاییز. باید باز به روز سالگرد عشقمون فکر کنم و بعد از اون هی یادم بیاد که فلان روز سالگرد فلان کارمون بود، اولین دیدارمون، اولین پیاده رویمون، اولین ماشین سواریمون و ....

نظرات 1 + ارسال نظر
Ali یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 04:46 ب.ظ http://funday.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری اگه تونستی به وبلاگ من هم سر بزن. (با تشکر)

متشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد