وسط هفته تعطیلی

سلام

عاشق این هفته ام. حیف که دیگه تموم شد.

دوشنبه عصر زود رفتم خونه. سر راه پماد بی حسی خریدم و رفتیم خونه پمادمالی کردم و سلفون پیچ و راس 6 مرکز لیزر بودم. مگه نوبتم میشد حالا؟ 7.5 رفتم تو! داشتم میپوکیدم دیگه. کلی درد کشیدم. برگشتنی هم بارون عجیبییییییی میومد. زیر پل ها سیل شده بود. 9.5 رسیدم خونه و آخرای ستایش رو دیدم و غذا رو گرم کردم خوردیم. بعد نشستیم پای فیلم دوم بتمن(شوالیه تاریکی) که دیدم نسخه سانسور شده ش رو دانلود کردم و نصف فیلم رو نمی فهمیدیم و بیخیالش شدیم. به جاش مانکن دیدیم و لالا.

سه شنبه  ساعت 9.5 بیدار شدیم. سیگما گفته بود نهار بگیریم بریم خونه مامانمینا. خونمون افتضاح شده بود. حسابی مرتبش کردم. یه دور لباس شستم و تو آفتاب پهن کردم. ماشین ظرفشویی رو هم روشن کردم و رفتم حمام. بعدشم حاضر شدیم و رفتیم از نشاط کباب ترکی خریدیم و رفتیم خونه مامانینا. با مامان و بابا نهار خوردیم و با بتاینا ویدیو چت کردیم (شمال بودن) و بعد کلی آمیرزا بازی کردیم تا ساعت 4.5. به مامان گفتم حاضر شو بریم پیاده روی. سیگما گفت منم میام. رفتیم پارک بزرگه و 1 ساعت پیاده روی کردیم. سرعتامون به هم نمیخورد و مامان تکی میومد. من و سیگما هم بخشی جدا بخشی با هم. دوتا آشنا هم دیدیم. خیلی خوب بود که رفتیم پارک. بعدش برگشتیم مامان رو برسونیم که اصرار کرد که شام بمونید و بابا نون تازه گرفته و اینا که دیگه شام هم موندیم و برامون کتلت درست کرد. من خیلی کتلت دوس دارم ولی خیلی تنبلیم میاد یه ساعت پای گاز بایستم تو روزای کاری. آخر هفته ها هم که همش به پلو خورش اینا میگذره. در نتیجه تا مامان میپرسه چی درست کنم میگم کتلت. شام رو زود خوردیم و 8 نشده پاشدیم بریم به کارامون برسیم. رفتیم مرکز خرید اُپال که تازه باز شده. خیلی خفن و خوشگل بود. جین وست یه طرح تخفیفی داشت که رفتیم دوتا پولیور واسه سیگما خریدیم و رفتیم خونه. منم یه لباس جدید خریده بودم قبلا که پوشیدمش و سیگما کلی خوشش اومد. قسمت آخر ستایش رو هم از تلویبیون دیدیم و لالا.

امروز 8/8/98 یه بچه هم نداشتیم تو دلمون که به دنیاش بیاریم تو این تاریخ. از بس همه تو صفن که تو این تاریخ زایمان کنن. 

یه کم خسته و خوابالودم. حساسیتم عود کرده، آنتی هیستامین طور نداشتم، قرص سرماخوردگی خوردم، الان خواب خوابم. کلا یه کم بی انگیزه شدم انگار. حوصله کارامو ندارم. همش دلم میخواد تو تخت باشم. 

نظرات 2 + ارسال نظر
فرناز چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1398 ساعت 05:37 ب.ظ http://ghatareelm.blogsky.com

خیلی بامزه بود یه بچه هم نداشتیم تو دلمون من ۱۵ سال پیش لیزر میرفتم البته برای صورت چهارجور دستگاه مختلف هم امتحان کردم ولی هیچ کدوم فرداش درد نداشت کلا دردش فقط همون موقع بود قابل تحمل هم بود. البته بماند که من یکسال رفتم و کلی هزینه کردم و آخرش یک دونه مو هم از صورتم کم نشد. فکر کن بعد یکسال دکتره خودش روش نشد بیاد دوستش اومد گفت شما رنگ موهات قهوه ایه لیزر روش اثر نداره میخوای کربن بذاریم بعد لیزر کنیم! منم گفتم حالا یه عالم موی سیاه میمونه رو دستم بیخیال شدم! یعنی میمرد همون جلسه مثلا سوم میگفت دیگه نیا

عجباااا. چه دکتری بوده. خوب شد نرفتی کربن بذاری. معلوم نیس بگیره یا نه.
منم همون لحظه درد دارم فقط. حتی نیم ساعت بعدشم دیگه درد نداره.
این سری خیلی دراومده بود، گفت ویتامین خوردی؟ یه دوره زینک خورده بودم خیلی موهام خوب شده بود

هستی چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1398 ساعت 06:37 ب.ظ

خیلی طولانی شد این هفته.
وای منم نسبت به کتلت همیتطورم. تا حالا فقط یه بار درست کردم.

از بس زمانبره لعنتی. ولی خب خیلیم خوشمزه س

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد