از هر دری سخنی

ما رفتیم واکسن کرونا دوز 4 رو زدیم. من 3 دوز سینوفارم زده بودم که شدیدا راضی بودم. نگرفتم تا اینکه 8 ماه بعد از دوز سوم، گرفتم. سیگما 3 دوز آسترازنکا زده بود. دوز 4 رو هردومون پاستوکوک زدیم. بعد از 3 روز هنوز بازوم درد می کنه، ولی علامت دیگه ای نداشتیم. 

دیگه اینکه باز افتادیم تو دودوتا چارتا و گرفتن تصمیمای مهم زندگی. قشنگ سالی یکی دوبار سیگما یه برنامه مالی جدید میچینه برامون. خخخ. بعضیاش سود داره و بعضیاش هم مثل فروش خونه و بعدشم ضرر تو بورس، شدیدا ضرره. قشنگ من استرس میگیرم هر بار. 

دوستم که 7-8 ماه بعد از  دلتا دخترش به دنیا اومد، برگشته سر کار، همش داریم از بچه داری حرف میزنیم این روزا. البته بیشتر حرفای من به درد اون میخوره، ولی همینکه بالاخره دغدغه مشترک داریم خیلی خوبه. 

راستی گفتم کلاس مادر و کودک رو دوباره ثبت نام کردم؟ این سری دیگه خیلی دوستش ندارم، یه کم تکراری شده نصف اولش، نصف دوم هم که کاردستی طوره، به نظرم اصلا به درد سن دلتا نمیخوره. خیلی بزرگونه تره. همه کارا رو مامانا می کنیم. بچه ها کوچیکن واسه این کارا. خلاصه اینکه دور سوم دیگه ثبت نامش نمی کنم. خصوصا اینکه میخوره به پاییز، حوصله مریض داری اینا ندارم. 

این روزا همش دارم رانندگی می کنم. دیروز فکر کنم 200 کیلومتر تو همین تهران رانندگی کردم. خخخ. ولی دوس داشتم زیاد تو ترافیک نبودم و خوب بود. 

نظرات 5 + ارسال نظر
تیلوتیلو چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1401 ساعت 04:04 ب.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/

200 کیلومتر؟؟؟؟؟
خیلی زیاده ها
خدا قوت
من دو دوز بیشتر واکسن نزدم

نه حالا اینقدر اغراق کردم. ولی خب واقعا زیاد رفتم، از یه سر شهر رفتم اون سر شهر و برگشتم. ۵۰ کیلومتر هم توی شهر روندم

رویای ۵۸ چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1401 ساعت 08:21 ب.ظ

ان شالله تصمیم هایی که می گیرید براتون خیر و برکت همراه داشته باشه

سلامت باشی

میترا چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1401 ساعت 10:18 ب.ظ

نزدیک ۲۰۰ تام زیاده
بعدش پاهاتو ماساژ حسابی بده
منکه واکسن اصلانزدم
وای مادر و کودک
مثل پیش دبستانی ۱
که همه کارا رو مادر میکنه و هرشب کاردستی درست کنه بفرسته مدرسه
کلا سیستم اموزشی ایران‌مسیولیت مادر بیشتر از دانش اموز خخ

کلا نزدی؟ دل شیر داری خانوم.
اخ اخ اخ، دقیقا همینه. از چشمم افتاده کلاسه دیگه

زهرا ۲۷ سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1401 ساعت 09:33 ق.ظ

سلام لاندا
خوبی عزیزم ؟
من چهارشنبه دفاع کردم، یه دفاع خوب
اکثر ایراداتی هم که داشتم و داور هم تذکر داد رو قبلاً انجام داده بودم و به نظر استاد راهنما حذف کرده بودم ، استاد هم که اصن یه حمایت کوچیکه نکرد
به هر حال همین که دیگه باهاش سرو کله نمی‌زنم خودش خیلیه آخه خیلی بداخلاق و ...
و اینکه نمی‌دونم چرا از بعد دفاع تا الان یه حس راحتی بهم دست نداده تا حالا

عزیزم به سلامتی ایشالا.
همینکه استرسش نیست راحتیه دیگه. البته احتمالا الان یه سری چیزا رو باید درست کنی، شاید به خاطر همینه

دلی دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 12:43 ب.ظ

واکسنای مشکوک ،ویروس مشکوک ازمایشگاهی .خبرای مبهم ،امار جعلی ومایی که اصلا کل فامیل واکسن نزدیم وهمه سرحال..حکومتی که دلسوز نیست ،مرگ برا ش اهمیتی نداره باید به تشویق برای واکسنش هم شک کرد..امار سکته های قلبی واکسن زده های میانسال وجوان قابل تامله

خب این شانس شما بوده که کل فامیل واکسن نزدین سالمین. ما که پدر همسرم رو به خاطر واکسن نزدن از دست دادیم. بعدش همه ی فامیل ما و همسرم رفتن واکسن زدن و الحمدلله دیگه کسی فوت نشد. آمار هم اومد پایین. نه تو ایران، که تو همه ی دنیا.
حالا بحثی که سرش نیست، خدا رو شکر که زدن یا نزدنش اجباری نبود. این چیزا باید اختیاری باشه تا هر کسی هر جور که دلش خواست تصمیم بگیره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد