بازم مریضی دلتا

دلتا باز مریض شده. آبریزش بینی و خلط و در پی خلط بالا آوردن، اینش به خودم رفته. مثل من کافیه زیاد گریه کنه، همین باعث میشه بالا بیاره. یعنی یه چیزایی از من و سیگما گرفته که دلمون براش میسوزه حسابی. پوستش مثل سیگما شدیدا حساسه و هی عرق سوز میشه. همیشه سیگما برام عجیب بود که با این قد و هیکل، هنوز تو گرما دستاش عرق سوز میشه، وسط آرنجش تاولای ریز میزنه و قرمز میشه. حالا دخترکم هم دقیقا همینجوری شده. 

مامان هم دوهفته ای بود که دلدرد شدید داشت. دکتر گفته بود ویروسیه، حتی ممکنه کرونا باشه. پیشش نمی رفتیم. دلتا که اینجوری شد گفتیم شاید همون کروناست. این بود که دوباره به اصرار من رفتیم دکتر. سیگما معتقد بود با همین داروهای همیشگی خوبش می کنیم. ولی خب من عشق دکتر رفتنم  رفتیم و گفت حساسیته. از نظر خودمون همون چاییدن سر و مغز بود به قول مامان بزرگ سیگما. دکتر گفت حساسیت. چمیدونم والا. به همه چی حساسه این دختر ما. سرویس شدیم. از بعد از دکتر رفتن، خوب شد! حتی قبل اینکه اون همه دارویی که دکتر داده بود رو بهش بدیم. خخ. اینم مرض منه. میرم دکتر ولی داروهایی که میده رو نمیدم همشو. آخه برداشته دوتا اسپری کورتونی داده برای قطع آبریزشش! چرا خب؟ نمیزنم که اونا رو. دو روز سر کار نیومدم چون شب تا صبح خانومی بیدار میشد صدبار و گریه می کرد و اوق میزد. تو روز هم که هی بالا میاورد! بعد دلتا که اینجوری میشه، من و سیگما هم هی با هم دعوامون میشه. البته این سری خیلی سعی کردیم مدیریت کنیم. خدا رو شکر خیلی بهتره ولی خب بازم دیشب تا 12 که نخوابید. بعدشم از 3 تا 4 بیدار بود! منِ بیچاره هم 6 صبح بیدار شدم و تو ترافیییییک شدید اومدم سر کار. هنوز خواب خوابم. آبدارخونه رو هم تی کشیدن نمیشه بریم یه چایی ای چیزی بریزم سر حال بیام.

نظرات 2 + ارسال نظر
نسترن دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1401 ساعت 09:01 ق.ظ http://second-house.blogfa.com/

وای خدا مریضی بچه ها خیلی انرژی آدم رو می‌بره و واقعا آدم ناراحته براشون ،انگار مظلوم ترم میشن تو مریضی!
وای لاندا دقیقا همینه انگار اون چیزهایی که اذیت کننده است جزو ژنهای قوی محسوب میشن و منتقل میشن
خدا دلتا گلی رو حفظ کنه الهی

اره دقیقا. بعد خیلی اذیت میشن با هر مریضی کوچیکی. حتی یه آبریزش بینی.
ژن قوی نخوایم باید کی رو ببینیم؟ این خودایمنی اینا هم مثلا قوی بودنه خیر سرش! بیخودی حمله می کنه به خود بدن!!!

آبگینه دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1401 ساعت 09:24 ق.ظ http://Abginehman.blogfa.com

امان از مریضیه کوچولوها
ولی دقت کردی همینکه میریم دکتر و میاییم بیرون خیلی بهتر میشن
مامان بهترن؟

اره دقیقا
والا نه بابا مامان هر روز یه چیزیش میشه. الان کمردرد گرفته. ضعف اون بیماریش هم هست. اصن یه وضعی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد