بعد از شیردهی

سلام سلام. چطور مطورین؟

آقا من همونجور که گفتم، حالا که فارغ از شیردهی شدم، به سان پرنده از قفس آزاد شده، دارم کارایی که تو بارداری و شیردهی نمیتونستم بکنم رو میکنم. اول از همه در جا تا از قشم برگشتیم، بوتاکس زدم. واسه اولین بار. میخواستم بعد از 30 بزنم که دیگه خورد به بارداری و شیردهی، دیگه الان زدم. بعدشم دیروز رفتم  به لبم هم ژل تزریق کردم. البته خیلی خیلی کم. نیم سی سی زدم کلا. فقط لب بالام یه کم قیطونی بود که دلم خواست بزرگتر باشه. فعلا که التهاب داره، یه هفته طول میکشه تا درست بشه. اگه بد بشه که بعد از چند ماه که اثرش رفت دیگه این کارو نمی کنم. اما اگه خوب بشه مشتریش میشم. خخخ. فعلا که افتضاحه.... باد کرده اصلا یه وضعی. هم سیگما خوشش نیومد هم خودم. ولی قرار شد فعلا چیزی بهم نگه تا ببینیم بادش میخوابه یا نه. اگه خوب نشه، میرم آنزیم میزنم کلا پاکش می کنم. 

خلاصه اینکه افتادم رو دور رسیدگی به خودم. چند وقتیه که شبا روتین پوستیم رو رعایت می کنم. میسلارواتر، تونر، آبرسان. سرم ویتامین ث هر شب و ماسک هفتگی. خلاصه تا قبل اینکه برگردم سر کار یه کم به خودم برسم 

جونم براتون بگه از دلتا خانوم ما که بعد از سفر قشم یهو عوض شد. کلی چیز میز یاد گرفت. دست زدن یاد گرفت، دیگه میتونه از هر حالت خوابیده ای بشینه خودش بدون کمک. چهار دست و پا یاد گرفت و حسابی ذوق زده مون کرد. فردای شبی که یاد گرفت، با سیگما افتادیم به جون تغییر دکوراسیون خونه. مامانمینا هم همینطور. میزها رو جمع کردیم فعلا. خونمون عجیب شده. فقط خونه خودمون بدیش اینه که پایه های مبل ها هم خطریه و باید یه چیزی دورشون بپیچیم. 

امروز خودم تنهایی صفر تا صد حموم دلتا رو انجام دادم. کلی هم بهمون حال داد حموم دونفره. 

راستی دایی سیگما از آمریکا اومده و از شانس بد، همون روز مامان سیگما کرونا گرفت. اینه که مهمونیا کنسل شد. یه روز رفتم با سیگما، دایی رو بردیم بهشت زهرا که میخواست بره سر خاک بابای سیگما. اونجا تو فضای باز دیدیمشون. ولی دلتا رو نبردم پیششون هنوز. چون دلتا ماسک نمیزنه. 

اقا دعا کنید لبم درست شه، وگرنه ضدحال عظیمیه  یکی نیست بگه نونت نبود، آبت نبود، این کارات چی بود؟ 

نظرات 8 + ارسال نظر
زری.. یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1400 ساعت 07:42 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

حالا فعلا تا اطلاع ثانوی ماسک بزن تا ورم بخوابه حتما میخوابه ورمش. مبارکت باشه عزیزم

اره دقیقا. خدا این ماسک رو از ما نگیره

رهآ یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1400 ساعت 08:08 ب.ظ http://Ra-ha.blog.ir

هر موقع وقت و حوصله داشتی، میشه بگی روتین شب (سرم و تونر و ابرسان و ...) از چه مارکی استفاده میکنی؟
پوستت خشک یا چرب؟


ممنون

بله بله، یه پست میذارم اصن. چون بازم پرسیدن بچه ها

نوشین دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1400 ساعت 12:12 ق.ظ

دلمون وا شد، تند تند پست بزار، وروجک من تاازه داره دمر میشه بعد خسته میشه جیغ میزنه و هی دنبالشم، مبارک ژل و بوتاکس

چشم چشم.
ای جانم. چقدر کیف میده این مرحله مرحله بزرگ شدنشون

معصومه دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1400 ساعت 12:54 ب.ظ

سلام
مبارکتون باشه . ببخشید میشه مارکایی که استفاده می کنید کرمها و ماسک و ابرسان منظورمه بگید . ممنون می شم

بله بله، الان میرم یه پست میذارم مفصل

نیلا دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1400 ساعت 04:04 ب.ظ

ولی واقعا لانداجان تو راحتی و خوشی بهت نمیاد؟؟؟
آخه نونت نبود آبت نبود تزریق لبت چی بود!!!!!


آفرین دقیقا. چه کرمی بود آخه؟

میترا دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1400 ساعت 10:48 ب.ظ

لاندا جون حتما حتما هرجای تیز مثل پایه مبل ها
لبه ستون ها و.. بپوشونید
چند وقت دیگه راه میفته میرفه ۴دستوپا با دکمه های ماشین لباسشویی بازی میکنه ماکه روش محکم چسب زدیم
دوقلو بودن کلا خونه لخت کرده بددیم مثل مسجد
حتی مبلا صندلیا جمع خخ
۸ماهی تقریبا اینجور بود تا یکم کنترلشون خوب شد

بن مژه و خط مژه
میکرو بلدینگ ابرو
اگه نکردی انجام بده
من ژل خیلی میترسم به صورتمم نمیاد امتحان کنم
انشالله کلی حالتو خوب کنی عزیزم

بله بله، قصد همینه، بابل رپ بخریم بپیچیم به تمام پایه مبلا.
اوه آفرین، ما جا نداریم مبلا رو ببریم جایی. ضمن اینکه حوصله این کارا رو هم ندارم. باید از همین الان یاد بگیره اوضاع همینه. خخخ. البته دوقلو واقعا سخته، تا میری یکی رو بگیری اون یکی میخوره به یه جایی
از بن مژه و خط چشم میترسم. کلا از تاتو میترسم.
ابروم هم خوبه خدا رو شکر. طبیعیش رو بیشتر دوس دارم. کلا زیاد اهل این کارا نبودم هیچ وقت. الانم اولین باره ببینم حالا مشتری این کارا میشم یا نه

آبگینه سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1400 ساعت 09:54 ق.ظ http://Abginehman.blogfa.com

مبارکه
منم بوتاکس میخاااااام

من که مشتریش شدم

نسترن سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1400 ساعت 01:28 ب.ظ http://second-house.blogfa.com/

وااای چه کیفی میده بچه ها کار جدید یاد میگیرن من از ذوق ضعععف میکنم براشون
محیط خونه رو باید سیف کرد ولی خب بچه ها متاسفانه میافتن و میخورن اینور اونور
منم مثل شمام جو گیر میشم یه کاری میکنم بعد هی میگم کاش نمیکردم :)) اخریشم اکستنشن مژه بود و درست وقتی از روی صندلی بلند شدم پشیمون شدم و آخرم کندمش و مژه هام کلی آسیب دید بعد میگم بعضیا چجوری نمیترسن انقدر همش تغییر و تحول ایجاد میکنن

اخ اخ دقیقا، من وسط این کارا هی به خودم فحش میدم
الان فقط با بوتاکس خیلی خوب بودم
بقیه فکر کنم از تغییر خوششون میاد
من هی دوس دارم تغییر نکنم، واسه همین خیلی حساسیت به خرج میدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد