خبرای خوب

سلام بچه ها. خوبین؟

من اومدم خبر خوب بدم. حال بابای سیگما خیلی بهتره و همین روزاست که از بیمارستان مرخص بشه. من به دعاهای شما ایمان آوردم شدیییید. دیگه از این به بعد، مثل از این به قبل، هی مزاحمتون میشم 

این هفته ها اوضاع زندگی ما خیلی گِله! تو گِل موندیم قشنگ! سیگما که الان تقریبا 2 هفته س که 2 تا ماسک داره، اتاق خوابش رو از ما جدا کرده و با هم غذا و خوراکی نمی خوریم. موقع غذا میره دم پنجره ی آشپزخونه که هوای کولر رو میبره بیرون میشینه که دم خروجی باشه و نفسش بره بیرون. تو اتاق موقع کار هم ماسکش رو در نمیاره. همچنین موقع خواب. طبیعتا زیاد به هم نزدیک هم نمیشیم. هر چند که گاهی دلتا رو بغل می کنه. اونم جوری که صورتاشون نزدیک هم نباشه. مثلا میندازتش رو دستش. و الان بزرگترین حسرتش اینه که نمیتونه دلتا رو بوس کنه. گاهی به من میگه گردنشو بوس کن، لپاشو بوس کن جای من. بعد میبینه و خودشو میکوبه به در و دیوار از ذوق و حسرت توامان! هیچ جا هم که نمیتونیم بریم. ولی خب این وسط، سه ماهگی دلتا رو جشن گرفتیم. کیک سفارش دادیم، کیک سابله عدد 3 با رنگ و طرح لباس جدید دلتا. لباسش سبزآبی بود. همش میگفتم من تل (هدبند) و جوراب این رنگی ندارم براش و باید برم یه چیزی بخرم که به لباسه بیاد ولی نمیشه برم بیرون. یادم افتاد یه لباس آبی داره واسه بزرگتریاش که تل هم داره. دیدم چقدر تلش میاد به این. تازه یه کش سر گلدار هم خودم داشتم که گله رنگ لباسش بود دقیقا. دیگه گله رو کندم و زدم به کش تل قبلیش و شد تل جدید سبزآبی. جوراب هم یادم افتاد یه جوراب سبز داره که با لباسای سبزش میپوشید، آوردم دیدم در واقع جورابه سبزآبیه و به این لباسه بیشتر میاد. کلی ذوق کردم. بدون اینکه لازم بشه بریم خرید ستش جور شد. قبل اینکه کیک رو سفارش بدم به سیگما گفتم مامانتینا ناراحت نمیشن حالا که بابا بیمارستانه ما جشن بگیریم؟ (هرچند که جشنی در کار نبود، یه کیک که 2نفری خوردیمش)، گفت نه بابا، تازه عکساشو بفرستیم واسه بابا کلی هم ذوق می کنه و همین کار رو هم کردیم و همه کلی ذوق کردن. بالاخره یه روز تو این روزا شاد بودیم و خدا رو شکر که بعدش هم خبرای خوب از سلامتی بابا اومد. البته این وسط بازم خبر PCRمثبت از سمت خانواده سیگما میومد. آخه مامانشینا با مامان بزرگ و خاله ش تو یه ساختمونن و کم کم همشون دارن مثبت میشن. اما خدا رو شکر خوبه حالشون. خدا رو شکر که تا الان سیگما و من و دلتا هییییچ علائمی نداشتیم. این رعایت های سیگما هم واسه اینه که اون روزایی که واسه بستری بابا رفته بیمارستان، وسط یه عالمه کرونایی، یه وقت ناقل نباشه. 

این کرونای جدید خیلی خیلی مسریه. همه دارن میگیرن. کلی از دوستام که خیلی هم مراقب بودن و تو این 1.5 سال نگرفته بودن، دارن مبتلا میشن. خیلی خیلی مراقب خودتون باشین. میگن اگه 2 نفر بدون ماسک 15 ثانیه با هم صحبت کنن و یکیشون داشته باشه، اون یکی هم میگیره. خیلی ترسناکه.

نظرات 12 + ارسال نظر
مهرو سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 01:55 ب.ظ

خداروشکر بخاطر این خبرهای خوب الهی همگی سلامت باشین
.
.
و من هم میگم این ویروس جدید وحشتناکه خیلی مراقب باشین. تازه یه هفته ست قرنطینه م تموم شده

مرسی عزیزم
خدا رو شکر شما هم خوبین

فرناز سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 03:33 ب.ظ https://ghatareelm.blogsky.com/

خداروشکر که مشکلات حل شدن، این مدت قرنطینه تون هم تموم شه راحت شین. وای خدا چه جیگری حالا اگه تونستی یه عکس هم ازش بذار

اره خداییش. پوکیدیم دیگه. چشم ببینم میتونم عکس بذارم موقتی

نوشین سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 04:14 ب.ظ

خداروشکر عزیزم خدا هوای پل ماها رو که اینجا کاری ازدستمون بر نمیاد جز دعا کردن داره، مراقب خودتو کوچولو باش❤️

قلبتون پاکه
چشم

میترا سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 05:06 ب.ظ

خداروشکررر
انشالله زودی ترخیص بشه
سه ماهگی دلتاجونم مبااارک باشه
لاندا از سه ماهگی تا ۹ماهگی اوج خوشگلی بچه ست
لپ دارمیشه گرد و قلنبه رنگ پوستش باز میشه
جوجه های من ۵ماهکی هزار ماشالله عین عروسک گرد بودن حیف الان نزدیک ۴ساله ان لاغر شدن
چه مامان خوش سلیقه ای واقعا از این روزا فقط عکسا یادگار میمونه و خاطره میشه

مرسی عزیزم.
اره والا. فعلا که همین الان دل من رو برده حسابی.
ای خدا. دوقلوی های نااااز

آبگینه سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 06:53 ب.ظ http://Abginehman.blogfa.com

الهی شکر. چه خبر خوبی خوشحال شدم
سه ماهگی گل دخترت مبارک

مرسی آبگینه جان

مهری چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 02:37 ق.ظ

سلااام خداروشکر که بهترن و اایشالا خیلی زود مرخص میشن
سه ماهگی خانم زیبا هم مبارکه
برای من نوشته های ادمها مثل حرف زدنشون هست انگار میشنومشون و نوشته های شما برای من صدای یک ادم مهربون و اروم رو داره و مطمینم که اشتباه نمیکنم
روزهای زندگیتون شاد و در ارامش

مرسی عزیزم. خیلی لطف داری
همچنین شما

ترانه چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 06:04 ق.ظ http://taraaaneh.blogsky.com

همیشه خوش خبر باشی لاندا جون. خوشحالم برای بهتر شدن پدر سیگما.
عزیزم سخته ولی میگذره. امیدوارم هیچکدومتون یعنی تو و سیگما ودلتا خانم گل مبتلا نشین. آفرین به سیگما که اینقدر رعایت میکنه.

مرسی عزیزم.
ممنونم

رویای ۵۸ چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 10:53 ق.ظ

شکر خدااااااااااااا

فاطمه چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 02:46 ب.ظ

سلام لاندا جان.خدارو شکر به خاطر سلامتی و شفای حال پدرسیگما.
خدا حفظ کنه عزیزم گل دخترت رو
حالا که دعای همه اینجا گیراست میشه دعا کنید منم این ماه باردار باشم؟خسته ام از انتظار

مرسی عزیز دلم.
انشالله که خدا همین ماه، یه نینی عزیز دل میذاره تو دلتون. الهی آمین

سما چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 05:59 ب.ظ

خب.خداروشکر ایشالا همه به سلامتی از مرحله عبورکنیم
دخترمنم اسهال و تب داشت تستش مثبت شده ولی خردم نه.شوهرم هم منتظر نتیجس.احتمالامنم دارم ولی منفی کاذبه.ماخیلی رعایت میکردیم نمیدونم ازکجاگرفتیم واقعا.تازه من لوپوس هم دارم.خداکنه همینحور بی علامت باشم

عزیزم... دخترتون چند سالشه؟ مگه قرار نبود کوچولوها نگیرن؟ :( تستشون هم مثبت میشه حالا؟
ما رو از حال خودت بی خبر نذار. بیا اینجا بگو بهمون

زری.. چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 07:02 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

خدا رو شکر

ویرگول چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 10:41 ب.ظ http://Haroz.blogsky.com

خدا رو شکررررر
خوش خبر باشی الهی همیشه
سه ماهگی گل دخترمون هم مبارک باشه


مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد