شمارش معکوس

سلام سلام. 

صبح بهاری سه شنبه تون به خیر و شادی.


خب من از دیروز دیگه مرخصی گرفتم و دورکاری رو هم تعطیل کردم. میخوام یه کم به کارای اومدن دخترک برسم. تا الان فراغ بال نداشتم. نامه از روانپزشک گرفتم که بگه ترس (فوبیا) از زایمان طبیعی دارم و این رو دادم به دکتر خودم تا بالاخره نامه بیمارستان رو داد. گفت برای زایمان اول 39 هفته تمام رو در نظر میگیریم که برای من میشه 2 اردیبهشت. واسه همون روز بهم نامه داد. دیگه ببینیم نینی چقدر همکاری می کنه و میتونه صبر کنه سر موقع به دنیا بیاد یا نه. یه نسخه هم نوشت که روز قبل عمل آزمایش PCR بدم. 

از دیروز هم شمارش معکوس رو شروع کردم. 10 خط خورد. از امروز 9 روز مونده....

مامان دیروز عصر اومد خونمون. اولین باری بود که همینجوری میومد. از شانسش هم آسانسور ما خراب شده بود. 6 طبقه رو بنده خدا با این زانو و با این نفس تنگی اومد بالا. گفت بیا ساک جمع کنیم هم واسه بیمارستان هم واسه خونه ما. حالا من میخواستم فعلا به ترکیب اتاق دست نزنم، چون هنوز نه هیچ عکسی گرفتم ازش نه فیلم. دیگه مامان گفت یه ذره به هم زدم ولی تا رفت برگردوندم سر جاش  ببینم امروز میتونم یه فیلم برای دخترکم بگیرم و بعدش دیگه ساک رو ببندم. 

این شبا اصلا خواب درست و حسابی ندارم. شدیدا گرمم میشه. پنجره آشپزخونه رو باز می کنم و میام تو هال رو کاناپه، کلی از این پهلو به اون پهلو میشم به سختی تا بالاخره خوابم میبره. بعدش یه بار دیگه که نصف شب بیدار شدم برمیگردم رو تخت و باز باید صدبار این ور اون ور شم تا خوابم ببره. یه دستمم زیاد میاد همش! تا میذارم رو شکمم، دلتا از تو ضربه میزنه که یعنی برش دار. سنگینی میکنه روش یا گرمش میشه. فسقلی از الان واسه من تعیین تکلیف می کنه 

خلاصه که این روزا داره اینجوری میگذره و من لحظه شماری می کنم واسه روزی که دخترکم بیاد توی بغلم...

نظرات 21 + ارسال نظر
ف سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:55 ق.ظ

سلام. مبارکا باشه. انشاالله به وقتش به سلامتی و دل خوش بغلش کنید.
یه تجربه: حتما هرچه زودتر ساک خودتون و نینی رو ببندید و هرجا میرین همراهتون یا تو ماشینتون باشه. همینطور مدارکتون و مدارک بندناف و بیمارستان. شماره دکتر و مسئول بند ناف رو هم علاوه بر موبایل خودتون برای یکی دونفر دیگه مثلا مادر یا خواهرتون بفرستید. دختر دوستم یک هفته قبل از روز سزارین، شبی که خونه مادرش مهمون بودند دردش گرفت و همه ساک و مدارک و وسایل رو خونه جا گذاشته بودند. بند ناف رو که بیخیال شدند و برای بقیه وسایل کلی تو زحمت و بدوبدو افتادند. البته نینیشون سالم و طبیعی صبح نشده بدنیا اومد.
سلامت باشید و ما رو هم دعا کنید.

مرسی عزیزم. توصیه خوبی بود. البته ما دیگه جایی نمیریم بیرون از خونه. خونه مامان هم که نزدیکه. ولی خب بستن ساک لازمه. ایشالا امشب میبندم.
چشم

خدی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:41 ق.ظ

سلام عزیزم چه حس خوبی داشت پستت
چقدر انتظار شیرینیه


ایشالا هر وقت آماده بودین قسمت شما

نوشین سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 12:28 ب.ظ

بسلامتی دنیا بیاد و دوتاتون سلامت باشین من سه ماه دیگه به دنبا میاد دخترکم تجسمت کردم گفتی مامانم اومده گفته ساک ببندیم منم تهرانم خونوادم کرمانشاه قرار گذاشتیم ده روز اخر مامانم بیاد پیشم روزشماری میکنم اما نمیگذره

سلامت باشی. ممنون. ایشالا دختر شما هم به سلامتی به دنیا میاد.
آخ آخ گفتی. مگه میگذره این 9 ماه؟ واسه من هر روزش اندازه یه هفته کش اومد.
دیگه الان رسیدم بالاخره رسیدم به ته ماجرا. باز میگم میشه یعنی من آخر 38 هفته رو ببینم که دیگه هیچ استرسی از به دنیا اومدنش نداشته باشم؟

سارا سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:09 ب.ظ

گود لاک! امیدوارم همه چی خوب پیش بره. تجربه عجیب، منحصر به فردی ه در حالت نیمه هوشیار یه نوزاد ناز را از توت درمیارن. غیر واقعی به نظر میاد در عین حال شیرین.
عجله نکن بعدش باسه فعالیت، بلند شدن و ... بذار بهت رسیدگی بشه تا می تونی.

سلامت باشی. چه باحال گفتی. خخخ. امیدوارم حالا بیهوشی کامل ندن که اون لحظات رو بتونم ببینم.
جدی؟ من عجولما. فکر کنم ثانیه اول از تخت بپرم پایین البته اگه درد نداشته باشم. تحمل دردم کمه فکر کنم

میترا سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:33 ب.ظ

ای جانم قربون دلاجونی
به سلامنی و خوشی انشالله به بغل بگیریش
اسم خوشگلشم بمابگی

سلامت باشی میترا جون. دعا کنین دیگه.
شما یه ایمیلی، آدرسی چیزی از خودت بذار بیام بگم
تو وبلاگ علنی نمیکنم اسمشو

رویای ۵۸ سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:39 ب.ظ

ای جانم....پس چی فکر کردی تا دلت بخواد برات تعیین تکلیف می کنه پرنسس خانوم


آره والا.
دیگه بیاد که رو خورد و خوراکم هم میخواد اعمال نظر کنه

غ ز ل سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 04:22 ب.ظ https://life-time.blogsky.com/

ای جان
چه روزای شیرینی داری
و چه روزای شیرین تری تو راهه
حسابی ازشون لذت ببر
بعدن دلت برای این روزا و سال اول نی نی خیلی تنگ میشه

وای آره، باورت نمیشه غزل ولی من همیشه عاشق نوزاد بودم. حالا امیدوارم اذیت کن نباشه و بتونم ببلعم روزای نوزادیش رو

طلوع سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 04:39 ب.ظ

انشالله صحیح و سلامت بیاد تو آغوش تون

سلامت باشی. ممنون از دعات

مامان چیچیلاس سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 05:54 ب.ظ http://Mamachichi.blogsky.com

سلام لاندا انشالله که به سلامتی نی نی میاد این جریان روانپزشک رو هم نفهمیدم

سلامت باشی عزیزم.
ببین خیلی مسخره س. دکتر گفت مشکلی برای زایمان طبیعی نداری و بیمارستان قبول نمی کنه به صورت اختیاری سزارین بشی. باید یه نامه از روانپزشک بیاری که میگه میترسی از زایمان طبیعی، ترس شدید یا فوبیا. و به این دلیل سزارینت کنیم!

لیلا سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 08:02 ب.ظ

برا من دعا کن لطفا اگر میشه ؛

حتما عزیزم

تیلوتیلو سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 09:07 ب.ظ


بیصبرانه باهات شمارش معکوس را ب خووم یادآوری میکنم


فدای شما

محبوبه سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:48 ب.ظ

بی صبرانه منتظر دنیا اومدنشم، داشتم فکر میکردم من چه تجربیاتی داشتم، پمپ درد گرفتم که عالی بود ، شیاف هم استفاده کردم و حسابی خوب بودم، پاها اگه بعد سزارین میای خونه ورم زیاد کرد نگران نباش زیاد راه برو، کم بشین، با توجه به داستان کمبود آهن و اینا، خودتو ببند به جگر، ماهیچه، از همه کمک بگیر تا کمی بخوابی ، هرچند هیجان مانع خواب میشه، هرچیه دنیا بعد اومدنش با همه سختی ها فوق العاده است

مرسی که تجربیاتتو گفتی. پس پمپ درد رو هم در نظر بگیرم.

میترا چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 12:09 ق.ظ

لاندا من سزارین بیحس کرده بودن فشارم بالا بود بیهوش نکردن
بعد خانم دکتر موقع بچه هارو در میاوردگفت میخای بچه هاتو ببینی؟
منم داد زدم بچه میخام چیکار پاهامو خوب کن بیحس بودم از کمر
عنوان مادر نمونه تعلق میگیرد به اینجانب

وای میترا ترکیدم از خنده. عالی ای.
راستی به شماره نمیتونم بفرستم. ایمیل بده پلیز

دریا چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:13 ق.ظ http://qapdarya.blogfa.com

سلام به سلامتی و خوشی
منم خیلی دعا کن لایق مادرشدن بشم
سلامت وشادباشی

از دفعه آخری که برام کامنت گذاشتین تو ذهنم هستین. انشالله که خیلی زود بتونین طعم مادر شدن رو بچشین

پیشاگ چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 08:28 ق.ظ

این پستت کلی هیجان داشت
ایشالا هفته دیگه نی نی کنارتونه رسما
به سلامتی و دل خوش
بیخبرمون نذار لاندا ( چه پر توقع )

اره دیگه پیشاگ خیلی هیجانی شده لحظه هام. دقیقا اینکه بدونی یهو از چند روز دیگه زندگیت کلا متحول میشه خیلی حس جالبیه.
چشم حتما. در اولین فرصت سعی می کنم پست بذارم

محبوبه چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 04:10 ب.ظ

یه خاطره هم بگم از به هم ریختن هورمون ها، دوقلوهای برادرم دنیا اومدن ، ما با ذوق و شوق گفتیم وااای خدایا، چقدر شبیه لیلاست، اسم عروس مون، عروس ما زار زار گریه میکرد من میخواستم شبیه باباشون بشن، چرا شبیه من شدن


پس خیلی به هم میریزه هورمونا

زری .. پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:37 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

سلام، به سلامتی... یاد هفته های آخر افتادم و ورزش هایی که میکردم اووووف خسته شدم باز:)))
به سلامتی این نه روز بگذره و نی نی را بغل کنی

آخی شما طبیعی بودین باید ورزش می کردین. ما که منع ورزش داریم از اول بارداری

ترنج جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:11 ق.ظ http://khoor-shid.blogsky.com

من که اینجا خیلی به فکرت هستم. خیلی لحظات خوبی خواهی داشت. اصلاً نگران سزارین نباش. معمولاً بیحسی میدن و همینکه کوچولو به دنیا اومد میذارن روی سینه ات. بهترین حس دنیاست. اگر تونستی سعی کن راه بری از روز دوم ولی خیلی هم خودت رو خسته نکن.

مرسی ترنج جان. ایشالا که همین طوره. لحظه شماری می کنم برای دیدنش.
مرسی از توصیه ت

هانیه شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:13 ب.ظ

سلام لانداجون
چه اسم بامزه ای..دل..تا.... انشالله به خیر وشادی دلتاتون بدنیا بیلد عزیزم

خیلی ممنون. البته اسم وبلاگیش اینه

مهدیه شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:30 ب.ظ

عزیزم انشالله به سلامتی باشه و دل خوش ....لطفا برای من در وقت زایمانت دعا کن

چشم

سپید شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:39 ب.ظ

سلام لاندا جون انشالله به سلامتی و خوشی و راحتی نی نی گل بیاد تو بغلت.
میشه منم ایمیل بدم اسم نی نی جون رو بدونم لطفا

مرسی عزیزم.
شرمنده، جز قوانین وبلاگ نویسی ای که برای خودم وضع کردم، اسم ها مستعارن. اسم خودم رو هم نگفتم به کسی. ببخشید خلاصه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد