ماجرای قلب

سلام به همگی. ببخشید که پست نذاشتم و نگرانتون کردم.


این هفته یکی از بدترین هفته های زندگیم بود. شنبه رفتم سونوگرافی و وسط سونو ازم پرسید که تپش قلب نداری معمولا؟ گفتم نه چطور؟ دیگه چیزی نگفت و کلا چیزایی که به تایپیستش می گفت که بنویسه رو انگلیسی میگفت، نمیدونم شاید میخواس من نفهمم. ولی خب من همه رو گوش میدادم. بعد دیدم همون انگلیسی گفت بهتره مادر تست قلب بده، من آریتمی میبینم. پرسیدم چی شده؟ گفت من آریتمی میبینم تو صدای قلب جنین، اما ممکنه واسه قلب شما باشه. خب منم که میدونستم خودم ندارم، نگران شدم واسه جنین. ولی خب باز گفتم شاید واسه خودم باشه و خیلی نگران نشدم. 

دوشنبه وقت دکتر زنان داشتم. جواب سونو و آزمایشم رو بردم براش. اینو که دید، خودش هم سونو کرد و صدای قلب جنین رو گوش داد. گفت آره منم دوتا پالس اضافه تو ضربان قلب جنین میبینم. آقا منو میگی، دیگه کلا یادم رفت سوالای دیگه م رو هم بپرسم. گفت ممکنه بیماری خودایمنی مادر باعث این داستان بشه، و خب منم که خودایمنی دارم. البته گفت تیروییدت چون تحت کنترله، آزمایش روماتیسم و لوپوس برات مینویسم. هیچی دیگه. هم نینی اونجوری، هم خودم احتمال این بیماری های خوب نشدنی و مزخرف... رفتم تو ماشین دیگه تا خونه که یه ساعت تو راه بودیم، کل راه رو گریه کردم. یه فوق تخصص قلب جنین هم معرفی کرد که بریم اکو کنه. دیگه به خانواده ها هم گفتیم ماجرا رو. گفتیم لااقل اونا هم دعا کنن. ضمن اینکه اصلا حال و حوصله نداشتیم اون چند روز و هی میخواستن بپرسن و اینا. گفتیم بگیم بهتره. اونا هم حسابی ناراحت شدن و هر کی جداگانه کلی نذر کرد. من خودمم که از شنبه نذر کرده بودم هی هر مرحله مقدار نذر رو میبردم بالاتر! کلی با خدا صحبت کردم و التماس تمنا تهدید ترعیب، هرچی بگین خلاصه. بسیار بسیار مستاصل....

سه شنبه رفتم آزمایشم رو دادم و جوابش هنوزم نیومده. چهارشنبه هم رفتیم پیش متخصص قلب. دونفر بودن تو بیمارستان بهمن، هر دو هم فوق تخصص قلب اطفال. این دوتا فرشته بودن انگار. همش سعی داشتن آروممون کنن. البته ما اونجا آروم بودیم کاملا. ولی خب دکتر معتقد بود استرس من میتونه اوضاع رو بد کنه کلا. واسه همین حتی میگفت اکو هم لازم نیست. هر چی باشه تا تولد خوب میشه. ولی خب نمیشد که. دکتر زنان جواب اکو ازشون میخواست. و خب اون یکی دکتره گفت اکو میکنیم. بعد دیگه همش سعی داشتن چیزای خوب بگن. دیگه اکو کرد، بازم اینا هم انگلیسی حرف میزدن. ما هم باهاشون اون وسط انگلیسی حرف میزدیم  خلاصه حسابی بررسی کرد و گفت با اینکه کار ما تجربیه، ولی گارانتی می کنم که قلب دخترتون صد در صد سالمه و چیزایی که اونا دیدن احتمالا گذرا بوده. خدا عمرش بده. انگار عمر دوباره بهمون داد. همش هم تو فاز شوخی و خنده بودن و کلی روحیه از دست رفته مون رو بهمون برگردوندن. دیگه همون تو ماشین به مامانا زنگیدیم و خبر خوش رو دادیم و از نگرانی دراومدن. الان دیگه فقط منتظر جواب آزمایش من هستیم واسه اون بیماری های خود ایمنی جدید. میشه دعا کنین نداشته باشم؟ خیلی داستان میشه وگرنه...

یعنی فقط این 5-6 هفته هم بگذره، دخترک به دنیا بیاد. خسته شدم هر لحظه یه استرس جدید وارد میشه....

نظرات 24 + ارسال نظر
رویای ۵۸ شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 02:56 ب.ظ

ای جاااااااانم....دقیقا عین همین اتفاق برای من هم اتفاق افتاده ...در بارداری پسر بزرگم...و کاملا می فهمم چی کشیدی...شکر خدا که خه چی به خیر و خوشی تموم شده...جواب آزمایش های خودت هم خوبه ان شالله...نگران نباش

جدی؟ بعد چی شد؟ پسرتون دیگه مشکلی نداره که خدا رو شکر؟

مرسی. با دعاهای شما

نجمه شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 03:24 ب.ظ

سلام عزیزم
اخی چه استرس بدی، انشالله که جیزی نیست و این روزهای باقی مونده به ارامی می گذرن.
نی نی ها ناز دارن حسابببیی

مرسی ، ایشالا که همینطوره.
آره واقعا تا سرویس نکنن به دنیا نمیان که. تازه بعدشم که شروع ماجراست

فرناز شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 03:37 ب.ظ https://ghatareelm.blogsky.com/

چه روزای سختی ولی نگران نباش. منم سر پسرم تو سونو قلبش رو ننوشته بود اوکیه. دکترم اول گفت چرا چیزی ننوشته یه مقدار هم صدایی که خودش گوش میکرد مشکل داشت دیگه من انقدر نگران شدم بعد خودش گفت مهم نیست معمولا این مشکلات وقتی بچه دنیا میاد حل میشن و کاری نمیشه کرد الان. البته این نگرانی همراه من بود تا وقتی دنیا اومد بعد هم از شانس من دکتر اطفال تو بیمارستان گفت یه صدای اضافی داره قلبش و باید هفته دیگه دوباره بیارینش. دیگه چه حالی بودم من. ولی یه متخصص اطفال خیلی خوب که دوست همسر هم بود بردیمش و گفت این صداها طبیعیه و تا یکی دوهفته بعد تولد از بین می‌ره. بعدش چندتا متخصص اطفال دیگه هم نشون دادم و دیگه صدایی شنیده نمیشد.

خدا رو شکر. کلا قلب جنین معمولا دیر اوکی میشه. میگن خیلی از اینا تا یکسالگی حتی طبیعیه. ولی خب قلب هم یه جورایی مهمترین عضو حیاتیه دیگه. آدم استرس میگیره تا وقتی کاملا اوکی نشه

نازنین شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 03:46 ب.ظ

ایشالا که هم خودت و دختر بهاری تون سالمین و هییییچ مشکلی وجود نداره

خدا از دهنت بشنوه

الهام شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 06:48 ب.ظ

عزیزززم
چقدر دختر ملوس شما ناز داره والا.
ولی گناه داری هر دفعه دکترا یه جور آدم را نگران می‌کنن.
اما در نهایت امیدوارم که خودت در نهایت سلامتی باشی‌و دختر شاد و قشنگ و سالمت را با شادی تمام در آغوش بکشی.

ما رو سرویس کرده با این نازهاش
ایشالا. واقعا دلم اون لحظه رو میخواد که سالم به دنیا بیاد و بغلش کنم.

آزاده شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 10:40 ب.ظ

ان شالله که هیچی نیست. وقتی قلب جنین تو اکو سالم بوده یعنی تو هم بیماری خود ایمنی نداری دیگه

انشالله همین جوری باشه واقعا

محبوبه یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 12:53 ق.ظ

وای میفهمم چی میگی لاندا، جزو اولین چکاپ های نیکی بعد از تولد بود ، نزدیک همون چهل روزگی، دکتر اطفال گفت دو ضربان می‌شنوم و منو فرستاد پیش دکتر قلب کودکان، بارون سیل می اومد، تا برسم دکتر، خیس شدیم جفتمون، دکتر اکو کرد و نوار گرفت، گفت بعله سوراخی دیده میشه، هر شش ماه چک بشه، تا دوسال، و جفتمون سرما خوردیم، چه سرمایی، بچه سر چهل و چندروزگی آنتی بیوتیک هم بسلامتی خورد، بعد دوسال سوراخ پر شد، ولی برای مادر تازه زایمان کرده این حرفها و احتمال مریضی نوزاد اذیت کننده است، می‌خوام بگم، آخرش یه چیزی توی این مایه ها باشه شاید و میگذره

ای بابا. چه داستانی شده واسه شما هم. خدا رو شکر حل شده. این سوراخه مثکه خیلی طبیعیه. ولی خب آدم میترسه دیگه...

رویای ۵۸ یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 01:02 ق.ظ

نه شکر خدا مشکلی نداره...اصلا نگران نباش..از لحطه لحظه ی بارداری لذت ببر و خدا رو شکر کن....

خدا رو شکر

ایشالا ایشالا

نگار یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 01:22 ق.ظ

سلام وقتت بخیر اصلا به خودت نگرانی نده .دکترها کلا سرشون نمیشه و حرف همدیگه را هم اصلا قبول ندارن. خودت و بچت را بسپار به خدا و نگران نباش

والا سپردم به خدا، ایشالا که حل شه دیگه همه چیز

taraaaneh یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 03:42 ق.ظ http://taraaaneh.blogsky.com

وای چقدر ترسیدی و استرس پیدا کردی. دکتر خوب واقعا نعمته. چقدر خوشحال شدم که قلب نی نی خوبه. خدا کنه که آزمایشتهای خودت هم خوب باشه. زود بیا خبر بده. منتظر خبرهای خوب هستیم.

اره واقعا. اصلا آب رو آتیش بودن این دوتا دکتر.
چشم. فردا باید جوابشو بگیرم

خدی یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 09:04 ق.ظ

سلام عزیزم
الهی چقدر استرس کشیدین
ببین این حرف و حدیثا و نگرانی ها تو بارداری خیلی هست، اصولا دکترا خیلی سخت گیری میکنن و کوچیک ترین مورد رو بررسی میکنن، این خیلی خوبه اما باید سعی کنی استرس نگیری ،۹۹ درصد هیچی نیست و با بررسی های بیشتر نشون میده
انشالا ک‌جواب آزمایش خودتم مشکلی نداشته باشه و با خیال راحت ب بقیه ی بارداریت برسی

اره دقیقا. هر کی رو میبینی یه مشکلی پیدا کرده تو بارداری.
مرسی عزیزم. خیلی لطف داری

پیشاگ یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 11:51 ق.ظ

الهییییی لاندا
اینا چرا اینقد عذابت میدن هر بار یه داستان و یه استرس
مگه نمیگن تو بارداری استرس خوب نیست پس چرا اخه اینا ...
باور کن من اولش خیلی ناراحت شدم ولی خداروووو شکر دخترک نازت سالمه
ایشالاااا جواب ازمایشای خودتم اکیه اصلا نگران نباش
این نیز بگذرد مثل باقی استرسا
سعی کن اروم باشی گرچه میدونم خیلییی سخته
امیدوارم این چن هفته بگذره و هر چه زودتر دختر ماهت بیاد تو بغلت همه این استرسارو بشوره ببره

دقیقا اون دکتر قلبه اینجوری بود که اصن چیزیم باشه نباید استرس بهت بدن. خودش خوب میشه.
مرسی عزیزم.

ستاره یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 03:17 ب.ظ

دوست جونم نگران نباش، من هم توی فامیل و همکار چندین مورد دیدم که حسابی دکترها ترسونده بودنشون که قلب بچه سوراخه و کلی مشکل.... ولی در نهایت اون وروجک ها بهترین و سالم ترین و شیرین ترین بچه ها در اومدن

مرسی دلگرم کننده بود.
ایشالا که چیزی نیست اینم

زری .. یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 05:36 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

عزیزم چقدر بد، خوشحالم دکترها خیالتون را راحت کردند. انشالله برای خودت هم مشکلی نباشه تو آزمایش ها. خ.ش خبر باشی

مرسی عزیزم. ممنون

تیلوتیلو یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 09:23 ب.ظ

سلام عزیزم
دعاگوی هردوتون هستم
انشاله با سلامتی و دلخوش دنیا میاد و خیالت راحت میشه
خودت هم مشکی نداری انشاله استرس بده برات
نگران نباش

مرسی تیلو جان. ایشالا

ایدا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 02:28 ب.ظ

عه دختر شمام مثل دختر من سلنا فروردینه

به به. فروردین امسال؟

محبوبه دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 05:18 ب.ظ

کاش خبر جواب آزمایش رو بدی لاندایی

عزیزم جواب آزمایشم امروز اومد. خیلی تخصصیه این سری و درست نتونستم تحلیلش کنم. اما به نظرم خوبه همه چی. حالا 4شنبه میرم دکتر دقیقش رو میام میگم

میترا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 07:23 ب.ظ

تا نازدار خانم تشریف بیارن بیرون سرویس میشی
اروم باش و توکل کن به سلامت زایمان کنی
خوشگل خانمم سلامت سلامته انشالاه
اردیبهشت نزدیکه طاقت بیار
صدای پای بهار همه چا پیچیده

ارغوان سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 02:02 ق.ظ http://de

سلام لاندا جان خدارو شکر که بخیر گذشته و همه چی خوبه. منم تو سه ماهگی دخترم دکتر متوجه صدای اضافی تو قلبش شد اولش خیلی ترسیدم ولی بعد از سرچ فهمیدم خیلی مشکل شایعیه و همین باعث شد استرسم کم بشه فوق تخصص قلب کودکان هم بعد از اکو گفت صدا هست ولی مشکل ساز نیست و شرایط کاملا طبیعیه. البته درک میکنم که وقت تو شکم مادره استرس چقدر بیشتره. انشالله این چند مدت هم بگذره و دلتا خانم به سلامتی بیاد.

مرسی که تجاربتون رو گفتین. خیلی بهتر شد حالم

ترنج سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 03:11 ق.ظ

آخ‌.‌چقدر استرس کشیدی این مدت. خوشحالم که همه چیز خوبه. درباره خودایمنی هم ناراحت نباش. بارداری کلی چیز رو در بدن آدم بالا و پایین میکنه. صبر کن ۶ ماهی که از زایمان گذشت دوباره تست بده

خدا رو شکر اوکی بود

غزال سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 07:40 ق.ظ

نگران نباش لاندا انشاالله خودت و نی نی سالم و سلامت همدیگه رو در اغوش میگیرین
ولی این روزها همش فکر میکنم بچه دار شدن چه تصمیم سختی هست هر روز و هر لحظه استرس داری تو هر سن مدلش فرق داره.
فقط خدا به همه بچه ها سلامتی بده

اره والا. من که از همین الان دیگه پشیمون شدم از داشتن بچه دوم

Lightwind سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 05:21 ب.ظ

لانداجان
الان توو کامنتا خوندم ه انگار خوبه همه چی. خداروشکر. ایشالله نینی سلامت دنیا میاد و از خودت هم هرچی مریضی ه دور باشه

اره خدا رو شکر
مرسی عزیزم

. سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 06:46 ب.ظ

به عنوان یه مادر که الان بچه اش ۹ سال داره
به نظرم بهترین کار حفظ آرامش و بیش از حد دکتر نرفتن هست

واقعا. همش دارم میگم کاش اصن این چکاپا رو انجام ندم

مامان چیچیلاس جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 08:32 ق.ظ http://Mamachichi.blogsky.com

خدارو شکرلانداجان نگران بودم

مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد