هفته 15

سلام سلام. وقت بخیر. اول هفته مبارک. 

دیجی کالا  2 ساعت پیش خریدای من رو آورد و روزم رو ساخت. اولین سری خریدهای نینی رو انجام دادم. خخخ. یه تخته گچی برای اینکه استیت بارداری و بعدشم نوزاد رو روش بنویسم و عکسای خوشگل بگیرم  کتاب "همه مادران سالمند اگر" و دو بسته پوشک سایز 1 واسه وقتی که بدنیا میاد. کلی کیف پوشک ها رو کردم. خلاصه با اینا سرگرمم. روی تخته نقاشی بارداری کشیدم و هفته 16 رو روش نوشتم و عکس گرفتم از خریداش.  بالاخره یه کم حس اومدنش رو گرفتم. تا الان تو باقالیا بودم 

خب از هفته گذشته بگم که سیگما همش کار داشت. عصرا حوصله م سر میرفت دیگه انقدر پای سیستم بود و کلی فیلم ایرانی نشستم دیدم روی فیلیمو. راستی یه ماهی هست که از نماوا کوچ کردیم به فیلیمو ولی من نماوا رو بیشتر دوس داشتم. روی تی وی که پلی می کنیم، نماوا یوزرفرندلی تر بود. هر چند که جفتشون پر از باگ هستن ولی بازم به نظرم نماوا بهتر بود. دیگه دیدم حوصله م زیاد سر میره، شب عید خونه مامانینا بودیم، به سیگما گفتم وسیله میبرم که بمونم چند روز.

و اینکه بعله، دوازدهمین سالگرد آشناییمون هم بود که به رسم هر سال، دوشنبه، وسایل پیک نیک برداشتیم که بریم همون پارکی که 12 سال پیش توش سیگما بهم پیشنهاد داد، کیک بخوریم و تجدید میثاق کنیم. رفتیم ولی پارکمون بسته بود به خاطر کرونا! ببین چه روزایی رو دیدیم ها. پارک هم مگه بسته میشه آخه؟ مجبور شدیم بریم یه پارک نزدیکش. زیرانداز انداختیم. یه مجسمه نوزاد داشتم که شرت و کلاهش آبی بود. قبلش اون رو با لاک، صورتی کردم که نینی دختر باشه و این مجسمه رو گذاشتم رو کیک و کلی عکس انداختیم. بعدشم با نسکافه خوردیمش. کلا 1 ساعت نشد اونجا بودیم ولی کلی روحیه م رو عوض کرد. 

رفتیم خونه مامانینا و به مناسبت عید، برای اولین بار نون خامه ای درست کردم. ماسوره دقیقش رو نداشتم و واسه همین یه کم کوچولو شدن شیرینی ها. ولی مزه شون خوب بود. توش رو هم خامه زدم و نون خامه ای واقعی شد. شب هم که سیگما برگشت من موندم همونجا. رو تخت مجردی ولی خوابم نمیبرد که. اولا که گرمم بود همش، ثانیا که تخته هم زیاد صدا میداد. تو این چند سال انقدر نوه ها رفتن روش که به جیر جیر افتاده. حالا باید بگم سیگما یه نگاهی بهش بندازه و پیچ میچش رو سفت کنه. 

شب دوم هم باز خوب خوابم نبرد و بعد دیگه به سیگما گفتم بیا دنبالم که شب سوم خونه خودمون بخوابم. خخخ. فقط خوبیش این بود که چون بتاینا خونه بغلی مامانینان، روزی 2-3 ساعت بچه هاش میومدن، فیضشون رو میبردم و دیگه وقتی قرار بود اذیتاشون بولد بشه، میرفتن. خخخ. خلاصه بد نبود ولی خب چون حال خودم از داخل خوب نیست، اونجا هم خیلی فرقی به حالم نداشت. عصر به بعد حالم ملکوتی میشد باز. این بود که زود برگشتم. خوبیش این بود که یه سری غذاها رو که خودم نمیتونم درست کنم اونجا خوردم و یه قابلمه پر هم تاس کباب گرفتم آوردم خونه. خوش به حالم شد حسابی. این دو روز آخر هفته هم دخل تاس کباب رو آوردیم. یه وعده هم از بیرون غذا گرفتیم. (من دیگه خیلی نمیتونم غذای بیرون بخورم. به جز مضر بودنش، حالم بد میشه اصن. اینه که فقط یه اسلایس پیتزا میخورم و بقیشو خودم با چیز فرایز اینا (سیب زمینی پنیر) سیر می کنم. میدونم اونم مضره ولی خیلی خوب بهم میسازه. خخخ) خلاصه که در غصه بودم که غذاهامون تموم شد که مادرشوهر مهربان زنگید که فردا براتون دو نوع خورش درست می کنم، سیگما بیا ببر. هورررا. دیگه رفتم رو ابرا. خدا نگهشون داره. 

این شبا اگه سیگما پایه باشه خیلی فیلم میبینیم. یه لیست فیلم جدید گرفتم و بعد از سریال دارک، دارم دونه دونشو تیک میزنم. فیلمایی که تو این هفته گذشته دیدیم اینا بود:

Gifted که به نظرم خیلی معناگرا و قشنگ بود. پر از حس های خوب شدم از دیدنش.

NightCrawler  و The Girl with Dragon Tattoo که میستری طور بودن و دوستشون داشتم. بقیشونم یادم نیست. خخخ. 

نظرات 13 + ارسال نظر
محبوبه شنبه 17 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 02:42 ب.ظ

من با تکه سانسور فیلیمو مشکل دارم، البته نماوا هم همینطوره احتمالا، چون گاها داستان رو به هپروت میبرن
دیگه اینکه تا هفته بیست هرچیزی که بهت حس میده بخور، تا خوب باشی و سرپا، بعد اون برای جلوگیری از افزایش وزن الکی ، یکم با دقت بیشتر پیش برو، نگران هیچی هم نباش، که همه ما این حال مزخرف رو داشتیم

البته من فیلمای ایرانی روش میبینم. ولی همونا رو هم سانسور می کنه نه؟
فیلم "من عصبانی نیستم" و "خانه دختر" که سانسور شده بود. ولی من فکر می کردم کلا از جای دیگه دانلود هم بکنیم همینجورین. پس کار فیلیموست؟
اره والا جدیدا که به پفک و کرانچی هم رو آوردم واسه خوب کردن حالم.

kindgirl شنبه 17 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 04:18 ب.ظ

سلام مامانی خوبی؟ نینی خوبه انشالله؟ تا میتونی بخواب که دیگه ماههای اخر خوابیدن خیلی سخت میشه. مبارکه ۱۲ امین سال با هم بودنتونشمام از این حرفا میزنین وای اگه همون موقع عروسی کرده بودیم بچه دار شده بودیم الان انقدری بود

مرسی عزیزم. فکر کنم نینی هم خوبه. همین الانم خوابیدن یه کم سختم شده. همش باید حواسم باشه طاقباز نخوابم.
وای اره. این سری میگفتیم اگه بچه داشتیم الان کلاس پنجم بود

زری .. شنبه 17 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 05:30 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

واااااو چقدر کار کردی :)
خوشحالم خودم را سبک نکردم بهت نگفتم خریدها را بذار بعدا
مبارک باشه

خدایی نمیشه هیچی نخرید که. ضمن اینکه به جز پوشک بقیه خریدها مال همین دوران بارداری بود
البته خداییش هم نمیتونم تا آخر خرید نکنم. خودم رو میشناسم

ستاره شنبه 17 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 06:54 ب.ظ

لاندا جون‌از نی نی چه خبر؟ باهاش حرف میزنی؟

بله بله. حرف که از همون اول هم میزدم باهاش. ولی خب جدیدا بیشتر باهاش حرف میزنم چون دیگه گوش داره و میشنوه. ناز و نوازشش می کنم.

آبگینه شنبه 17 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 08:07 ب.ظ http://Abginehman.blogfa.com

تو بارداری غذای بقیه خیلی به آدم مزه میده
من تا ۲۰هفتگی با سیب زمینی زنده بودم
ای جان خریدای نی نی گولویی، عکس بنداز کا خاطرات خیلی قشنگی هستن.
دم مادرشوهرت گرم

وای جدی؟ من تا 3 ماهگی دغدغه م این بود که چرا نمیتونم خورش هویج و خورش کرفس بخورم. دیگه دو هفته س اینا رو هم میخورم

پیشاگ شنبه 17 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 09:56 ب.ظ

چقد احساس ادما فرق میکنه
مثلا دوستم میگفت از روز اول به بچه که چه عرض کنم به کنجد تو شکمم ذوق داشتم ولی یه دوست دیگم میگفت وقتس اولین حرکتشو حس کردم حالم دگرگون شد و بهش حس پیدا کردم
تو هم که حالا با خریدا حس پیدا کردی
اخییی لاندا کاش شرایط جوری بود میشد منم برات یه چیزی بدرستم ک بفرستم

ذوق که منم دارم خب، از همون اول. یا مثلا وقتایی که تو سونو میبینمش کلی قربون صدقه حرکاتش میرم. ولی دوس دارم زودتر حرکتش رو حس کنم.
عزیزم، دستت درد نکنه مهربون. فعلا داریم ساپورت میشیم از نظر غذا. خدا بخواد یکی دو هفته دیگه دوباره خودم میرم سراغ آشپزی

خدی یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 12:11 ق.ظ

سلام عزیزم تبریک میگم
دیدم در مورد اسم نمیتونی تصمیم بگیری یه پیج خوب تو اینستا هست مشاوره میده ایدیش
_parsiname_
هست
البته یکی دیگه هم هست nini.nam
اما اولی خیلی جامع تره
ایشالا که خیلی راحت و خوب بگذرونی

سلام عزیزم. اتفاقا خودم عضوم تو این پیج. کلش رو هم هر روز زیر و رو می کنم. ولی خب هنوز به اسم مورد نظر نرسیدم. چنتا گزینه دارم، انشالله از رو همونا انتخاب می کنم در نهایت.
مرسی

میترا یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 01:25 ق.ظ

عزیزم چند هفته دیگه تحمل کنی انشالله ویارت خیلی کم میشه
من تو بارداری فقط برنج سفید و ترشی که بااب سرکه بود و قره قوروت فروان خوردم چیز ترش حالت تهوع روخیلی کم میکرد
حتی تو چایی قره قوروت میریختم ترررش بشه
از خیار هندونه سبزی گوجه متنفربودم بوش اه اه
انشالله زودی خوب بشی و همه چیز بخوری نی نی جون وزن بگیره

وای چقدر سخت. من اصن نمیتونم پرهیز غذایی داشته باشم. خیلی سخته خداییش.
ولی منم با چیزای ترش حال می کنم. عصر به بعد که حالم بد میشه، همش یه تیکه لواشک دستمه یا تخمه ترش میخورم. خیلی تاثیر داره تو حالم.
چه جالب که از هندونه اینا بدت میومده. من فعلا فقط پیاز و مشتقاتش، مثل کتلت یا کباب اینا بدم میاد.
مرسی عزیز دلم

Taraaaneh یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 08:50 ق.ظ http://Taraaaneh.blogsky.com

مبارک باشه خریدهای نی نی . انشالا که به خوشی ‌سلامتی ازشون استفاده کنی46797

مرسی ترانه جان

مامان چیچیلاس یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 03:14 ب.ظ http://Mamachichi.blogsky.com

خیلی پستت خوب و شیرین و مثبت بود. راستی تو سیب ممنوعه نمی بینی ؟ خوراک ایام کش دار بارداریه

نمیدونستم چیه. سرچ کردم دیدم فیلم ترکیه ایه. معمولا سریالای اینجوری نگاه نمی کنم. سمتشون نرفتم ببینم خوبه یا نه.

sara.s سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 09:33 ق.ظ

سلام روزتون بخیر.ممنون میشم سایز پوشک و اسم تخته سیاه و بهم بگین.من هفته 5بارداریم

به به، به سلامتی. خیلی مبارک باشه.
سایز پوشک که سایز 1 گرفتم دیگه. برای 2 تا 5 کیلو. همون روزای اول استفاده بشه.
مدل تخته هم kitchen بود، حالا نمیدونم مورد پسند شما واقع میشه یا نه. این لینکشه:
https://www.digikala.com/product/dkp-2630824

sara.s چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 08:34 ق.ظ

ممنونمبنظرتون چه مارک پوشکی خوبه برای روز اول.اینقدر قیمت خارجیا بالا رفته که من موندم واقعا چه خریدی درسته....اطرافمم کسی بچه کوچولو نداره که نظرشو بپرسم

من که فعلا زیاد نخریدم. در حد یک هفته اولش. دو بسته پمپرز خریدم.
هفته اول میگن احتمالا روزی 6-7 تا پوشک میخواد. دوبسته پمپرز 44 تا پوشک داره. فکر کنم کافی باشه. قیمتش گرونه البته. برای بعدش قصد دارم پوشکای ارزونتر رو تست کنم.
فعلا کانفی و بارلی رو گاما و بتا برای بچه هاشون استفاده کردن و راضین خیلی.
اینا رو مدنظر گذاشتم واسه هفته های بعدش.

بهارک پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 07:30 ق.ظ

مبارکتون باشه عزیزم خرید برای نی نی خیلی کیف داره.تاریخ انقضای پوشک تموم نمیشه؟

چرا اتفاقا اینی که گرفتیم تاریخش تموم میشه تا اون موقع. پس دادمش به دیجی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد