حالا چی میشه؟

امروز شیفتمه. از صبح اومدم شرکت. خیابون که خلوت نبود صبح، ولی جای پارک فراوون بود. شرکت هم خلووووت. خیلی کم هستن بچه ها. بهتر. کارم هم زیاده. نرسیدم بلند شم از پشت میزم. 

دیروز عصر باز حوصله م سر رفت. پاشدم موهیتو درست کنم برای اولین بار. درست کردم. عالی شد. میارمش تو برنامه. بعد نشستیم پای فرندز دیدن. وسطش حمام رفتم و شام خوردیم. مهمون یخچال. ولی گرسنه م بود بازم. هی هوس خوراکی داشتیم. یه بسته پفک داشتیم که اونم خوردیم و در حینش اولین قسمت سریال هم گناه رو دیدیم. حوصله م سر رفته بود بازم. خیلی مسخره س که شبا هیچ جا نمیشه بریم. پوکیدیم. 

چه وضعیتی ایجاد کرده ها. حالا من ازش تشکر کردم یا هی سعی می کنم نذارم روحیه م خراب شه، ولی این رسمش نیست! این چه اسفندیه... اینجوری باشه عید هم معلوم نیس اصن برگزار بشه یا نه. دید و بازدید عید، مسافرت رفتن حتی. خلاصه که روزای جالبی نیست...

ولی حداقل کاش فقط همین باشه. معاون وزیر بهداشت گفته بود ممکنه تا آخر خرداد طول بکشه!

و اینکه سال بعد چی میشه؟ نکنه هر سال فصل سرد این داستانا رو داشته باشیم؟ ....

خلاصه این فکرا یه کم روان آدمو به هم میریزه. ولی سعی می کنم بهش فکر نکنم. یه جور دیگه نگاهش کنم. به شرایطی که یه کم زندگی رو از حالت معمولیش خارج می کنه و خاطره میشه! فقط امیدوارم همه کسایی که کرونا میگیرن درمان بشن و فوتی نداشته باشه دیگه...

انگار دوباره استرس پنهان دارم. هم وضع معده م داغونه و هر روز دارم قرص میخورم و هم اینکه پ نمیشم! احتمالا همین کرونا داره استرس پنهان بهم وارد می کنه!

نظرات 7 + ارسال نظر
تیلوتیلو دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 12:29 ب.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام
خاطره ی مسخره ای هست فقط میدونم
منم کلافه شدم
تازه یه سری خبر تازه هم میشنوم که اونا دیگه واقعا نور علی نور عست
سعی میکنم این اخبار را پخش نکنم و در سکوت از کنارش بگذرم
بلکه این دوران بگذره
واقعا نمیدونم اگه قرار باشه تاخرداد ادامه پیدا کنه میتونیم این قرنطینه را ادامه بدیم یا نه

هیییی.
من فقط امیدوارم تا عید سروتهش هم بیاد...
اینجوری نمیکشم دیگه...

پیشاگ دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 01:30 ب.ظ http://bojboji.

هر روز هی کم میارم و خستهه میشم انرژیم تموم میشه باز به خودم نهیب میزنم نباید کم بیارم
امیدوارم معجزه ای رخ بده

حق داری. تقریبا هممون همینیم.
این امید داشتنه از هر چیز دیگه ای مهمتره که متاسفانه با اتفاقات اخیر همه "بی امید" شدیم...

فرناز دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 01:59 ب.ظ http://ghatareelm.blogsky.com

ما که دیوانه شدیم دیگه بچه ها حسابی حوصله اشون سر رفته. منم شنیدم تا گرم شه همینه. راستی موهیتو خیلی خوشگل شده بود دستورشو بذار اگه حوصله داشتی

آخ آره با بچه خیلی سخته خونه موندن.
دستورش اینه: (من با گوشت کوب برقی درست کردم)
طرز تهیه موهیتو نعناع (روش سوم):
طرز تهیه موهیتو:
۱. دراین روش سوم به میکسر یا مخلوط‌کن نیاز دارید پس ابتدا؛ لیموتر‌ش‌ها را با پوست خرد کرده و داخل مخلوط‌کن بریزید.

۲. عسل و یخ را نیز به آن‌ها اضافه کرده و مخلوط‌کن را روشن کنید و آنقدر مواد را ترکیب کنید تا به شکل پودری دربیایند.

۳. نعناع‌های شسته‌شده و تمیز را نیز داخل مخلوط کن‌بریزید و یا آن‌ها را ساطوری و ریز کرده و به یخمال لیمو و عسل اضافه کنید.

۴. در نهایت اسپرایت، آب گاز دار یا دلستر لیمویی را به مواد اضافه کرده موهیتو را در لیوان بلندی ریخته و سرو کنید.

Zari دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 03:22 ب.ظ http://maneveshteh.Blog.ir

دقیقا استرس پنهان:( من هم دارم علاوه بر معده درد و دست درد، سردرد و اینکه یهو دلم خالی میشه طپش قلب میگیرم و دل آشوب .... والله من دیگه حتی نمیگم تموم بشه چون انگار باورم شده یه چیز دیگه ای بعدش میاد

دقیقا همیناس علائمش. من که کاریش هم نمیتونم بکنم. چون در ظاهر اوکیم. هی سعی می کنم حرص و غصه نخورم. فان بسازم ازش. ولی نهایتا نتیجه ش اینه
این ناامیدی از همه چیز بدتره...

هستی دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 09:40 ب.ظ http://Mydailynotebook.blogsky.com

لاندا این پستت خیلی جالب بود برام. یعنی واقعا نگرانی که سال دیگه توی سرما این بیماری برگرده؟ حالا کوووو تا سال دیگه.
فکر کنم من زیادی سرخوشم که خیلی سازگار شده ام با این شرایط. تازه هر روز هم میرم سر کار. کلا به نظرم نباید سخت گرفت

اینجوری که تا خرداد طول بکشه، از مهر هم ممکنه دوباره بیاد. پس خیلی نمونده.
خوبه که تونستی سازگار بشی.
من واسه خودم مشکلی ندارم خیلی. بیشتر میترسم مامان بابام بگیرن. چون جفتشون شرایط حساسی دارن. وگرنه اگه خودم بودم و با کسی ارتباط نداشتم، یا مامانینا میشد که ایزوله بشن و با کسی در تماس نباشن، مشکلی نداشتم

فرناز سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 10:52 ق.ظ http://ghatareelm.blogsky.com

مرسی بابت دستور

خواهش می کنم

زهرا سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 07:49 ب.ظ http://Narsis16n86.blogfa.com

دقیقا همین فکر که بالاخره چی میشه، استرس آدم رو بیشتر میکنه. منم کلاسهام و تعطیل شدن و تنها حسابی حوصلم سر میره،چون همسر همچنان میره سرکار.


خونه موندن و کار نداشتن خیلی سخته. من روزا درگیر کارای شرکتم. ولی عصرا و شبا خیلی خیلی حوصله م سر میره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد