آقا من غر دارم. خب مسائل داداش رو نمیتونم بیام اینجا بگم، مونده تو دلم. مسائل مالی خودمون هم خیلی قابل گفتن نیست، اونا هم مونده. دیگه از کارم که میتونم بیام اینجا غر بزنم؟
کارمندای دولت که الان هر روز میرن سر کار، تا ساعت 2.5 هستن، ما باید تا آخر وقت (6) بمونیم!!! خب زور داره. هنوز هیچی نشده خسته شدم. این چه وضعشه؟
بعد آخه شرکتایی که باهاشون کار می کنیم از 3 به بعد نیستن دیگه. خب ما بیخود میمونیم که چی؟ کار هم که نیست دیگه! اصن نمیدونم چی تو مغزشونه! ما جز اولین نفرایی بودیم که دورکار شدیم. اون موقع بستر دورکاریمون خیلی فراهم نبود، یه هفته ای طول کشید تا همه چی جور شد. حالا که همه چی جوره و آمار کرونا هم بالاتر رفته، گفتن باید بیاین فول تایم!!! خیلی مسخره س. بعد اینکه نهار خوریمون تعطیله و دیگه نهار نمیفروشن. مجبوریم از خونه بیاریم پشت میزمون بخوریم! یه عالمه بوی غذا هم راه میفته! (نمیشه هر روز نون پنیر یا ساندویچ سرد خورد!) خلاصه که بد چیزی شده. کل روز هم باید ماسک داشته باشیم. خلاصه که خیلی گنده اوضاع.
تازه انقدر دیر میریم خونه که دیگه نمیشه آشپزی کرد!
دیروز ساعت 6 سیگما اومد دنبالم. یهو تصمیم گرفتیم بریم تره بار و شهروند. رفتیم یه عالمه خرید کردیم. له و لورده تا برسیم خونه ساعت شد 8.5. حالا کلی هم چیز میز خریدیم که باید بشوریم. شهروندیای غیر یخچالی رو گذاشتیم تو یه اتاق دیگه که دیر بریم سراغشون. ولی قارچ و نخودفرنگی و توت فرنگی رو نمیشد کاری نکنم. دوساعت شستمشون و قارچ ها رو خرد کردم فریز کردم. دیگه وقت نداشتم بلانچش کنم. مهم نیست سیاه شه! جون خودم مهمتره! توت فرنگی های ریز رو هم فریز کردم واسه همون بستنی یه دقیقه ای های شف طیبه که یکی از بچه ها تو کامنتا بهم یادآوری کرد. دیگه جون نداشتم نخودفرنگیا رو بسته بندی کنم. دادمش به سیگما. تا 11.5 طول کشید کارامون. دیگه جنازه بودم. یه قسمت فرندز دیدیم و خوابیدیم. خیلی یهویی از زندگی ایده آل پرت شدیم تو زندگی کارمندی فول تایم. استخونام ترک خورد اصن. حتی نرسیدم فریزر رو پر کنم با غذاهایی که از قبل پختم. خیلی نامردی شد
منم وضعیتم همینه
تازه چهارتا میز اونورتر یکی تست کروناش مثبت شده
همکارامم ماسک نمیزنند
اصلا هر روز اعصاب خوردی
ما چه فرقی با شرکت دولتی ها داریم اخه؟
وای چقدر نامردیه.
خیلی بده ماسک نمی زنن. اینجا هم همینه.
من معذرت میخوام اینهمه بهت خندیدم
فکرش را بکن اونقدر تنبل شدیم که دیگه زندگی روتین قبلی برامون سخت شده
منم از اول هفته گذشته شروع کردم فول تایم بیام سرکار
روزای اول انگار کوه میکندم
حالا خوبه من اینهمه کار خونه نباید انجام بدم
و چقدر خوبه که سیگما اینهمه همدل هست و کمکت میکنه
شکر خدا
رفتم یه بار دیگه پست رو خوندم ببینم کجاشو خندیدی
از اول هم این روتین برای من سخت بود البته
اره خداییش، دستش درد نکنه، خیلی خیلی کمک می کنه خدا رو شکر
میدونی لانداجون، بعد فوت خواهرزاده ام تو دوسال اخیر خیلی خیلی به این نتیجه رسیدم که فقط مرگه که چاره نداره، مشکلات یا قابل حمل که خداروشکر، یا غیرقابل حل که اگه لطمه خدای نکرده منجر به فوت به کسی وارد نمیشه بازم خداروشکر، میبوسمت
ای جانم.
میدونم چی میگی.
والا منم نگران همین چیزا ام. دقیقا همه مشکلات دیگه حل میشن...
اره خداییییش برای شما یهو خیلی سخت شد
اصلا ادم دوروز خونه میمونه کرخت میشه چه برسه 3 ماه
کاش صحبت کنید بلکه به یه نتیجه بهتری برسید
شهروندیای غیر یخچالی خیلی بامزه بود
اخ گفتی
من امروز ۴تا کلاس داشتم بعد از ماهها کار کردم پوستم کنده شد
آخی. خیلی سخته خدایی یهو. آدم ترک می خوره
از مشکلات مالی نگو که دل منم خونه فکر کن همسر منم ۴ ماهه درآمدش تقریبا صفره ولی خدا بزرگه همه مشکلات حل میشن (البته قبل از بوجود اومدن مشکلات جدید)
ای بابا. خیلی سخت شده شرایط.
آره دقیقا. تا یه چیزی بیاد حل شه، صدتا مشکل جدید وسطش تولید میشه!
منم هفته اول هرروز که بیدار میشدم با خودم میگفتم یعنی امروزم باید بریم!!!
وقتی شما بستر دورکاریتون فراهمه یا بعد ساعت۳ بیکارین چه ظلمیه بگن بمونین
آخی. آره بابا خیلی سخته. حالا قبل کرونا تازه داشتم عادت می کردم. هر چند که من فهمیدم هیچ وقت عادت نمی کنم!!!
واقعا! یعنی تو دورکاری بازدهیمون بیشتر بود که کمتر نبود. یادتونه دیگه؟ ساعتای غیرکاری هم کار می کردیم. خیلی بی تربیتن
چقدر زیاد تا ۶عصرر
زوره خداییش
ما تا ساعت ۲:۱۵ سرکاریم البته همیشه ساعت کاریمون اینجوریه اداریم
این روزها نیز بگذرد..
صبور باش و توکل کن عزیزم
اره خیلی سخته. چه خوبه ساعت کاریتون. اینجوری آدم میره خون قشنگ خستگیش درمیاد تا فردا. ما انقدر دیر میریم که دیگه به هیچ کاری نمیرسیم.
درکت میکنم منم یهو شوک شدم اون موقع ولی خب دیگه به اینم عادت میکنیم.
منم غیر یخچالی هارو جدا میذارم که سر فرصت جابجا کنم.یعنی روز خرید برابر با خونه تکونی انقدر که خسته میشه ادم.
ایشالا. والا من دست به عادت کردنم خیلی بده. به هیچی عادت نمیکنم
آخ گفتی. دقیقا مثل خونه تکونیه. امیدوارم یه مدت مدیدی دیگه هیچی نخوام
چون یه مدت فول تایم نبودی برات سخته....ولی چند روز دیگه بهتر میشی عزیزم
اره اولش که خیلی سخته. امیدوارم بهتر بشه حالا. هر چند تجربه نشون داده بهتر نمیشه
امیدوارم هر چه زودتر مشکلتون حل بشه براتون دعا میکنم شما هم برای من دعا کنین الان ۴ سال شده یه مشکلی که هنوزز حل نشده
مرسی عزیزم. حتما براتون دعا می کنم.
آخی خیلی سخته برات
امیدوارم به زودی به شرایط جدید عادت کنی
هر چند خیلی سخته واقعا
امان ازین شستنا و ضدعفونی کردنا هرید رفتن و خرید کردن با استرس یه طرف کارای بعدش ادمو نابود میکنه
اخ اخ گفتی. تا الان به هوای اینکه کرونا باعث شده سر کار نرم، با این شستنا کنار میومدم. اما الان دیگه خیلی بیشتر رو مخمه
من قارچ رو بلانچ نمیکنم وقتی هرد کردم ابلیمو میزنم میزارم فریزر سیاه نمیشه. تست کن واسه وقتایی که تایمت کمه
چه جالب. من همین کار رو کردم فقط آبلیمو نزدم. البته خیلی سیاه نمیشه، ولی یه کم میشه
از این به بعد آبلیمو هم میزنم