سلام سلام. چطورین؟
امسال، 16مین سالگرد آشناییمون رو 3 نفری جشن گرفتیم. طبق معمول بساط پیک نیک آماده کردیم و یه کیک کوچیک گرفتیم و با دخترک رفتیم همون پارکی که قول و قرار آشناییمون رو گذاشتیم. سال 16ام... دقیقا نصف این مدت رو با هم زیر یه سقف زندگی کردیم. خوبیش اینه که اون پارک همونجوریه تو تموم این 16 سال و خیلی حس نوستالژیکی داره. این سری تو فلاسکمون قهوه ریختیم به جای چای. فندک و زیرانداز و بشقاب چنگال و لیوان یه بار مصرف هم برداشتیم، کیک و شمع 16 رو گرفتیم و توی پارک به دلتا گفتیم شمعمون رو فوت کنه و اینجوری وارد 17مین سال آشناییمون شدیم....
یه روز هم توی حیاط شرکت مسابقه داشتیم و یه فوتبال ریزی بازی کردیم و بنده اول یه گل زدم، بعدش به خودم غره شدم که چقدر حرفه ایم و اینا. موقع شوت بعدی خوردم زمین! انقدر بد خوردم که درجا فکر کردم زانوم شکست! پای چپم به صورت بدی کج شد. زانو و مچ درد گرفتم. البته جدی نبود ولی خیلی نگرانش شدم. الانم با اینکه چند روز میگذره ولی انگار کتکم زدن انقدر که بدن درد دارم! فقط دعا کردم به جون این ورزشی که میکنم، باعث شده بدنم انعطاف داشته باشه، وگرنه که فکر کنم الان باید زانو یا مچم رو عمل می کردم! ولی جدی خسته شدم از بس میخورم زمین! از اول تابستون تا الان شد 4 بار! داریم مگه؟!
مبارک باشه لانداجان. عشق تون پایدار.
عنوان پستت مثل پست های آبگینه بود که تهش همش میگه واسه خوشبختی و سلامتی ما دعا کنید. (ته خودشیفتگی)
خودمم حس کردم عنوان یه جوریه ها، شبیه عنوانای خودم نبود
مبارکه انشالله همیشه کنار هم پر از عشق باشید
قربونت عزیزم. ممنون
مبارک باشه لاندا جان ان شالله ١٢٠ سال در کنار هم این روز و جشن بگیرین
مرسی عزیزم
اول که پست رو خوندم با خودم گفتم اوه شونزده سال خیلی زیاده . بعد اومدم مال خودمون رو حساب کنم دیدم دقیقا شونزده ساله. من سال ۸۶ رفتم دانشگاه و سال ۸۷ با همسرم توی دانشگاه آشنا شدم. هشت سال هم هست که ازدواج کردیم. شهریور ۹۵ عقد کردیم و شهریور ۹۶ رفتیم خونه خودمون
بعله، خورد خورد داریم پیر میشیم حتی.
جالبه تایمینگاتون تقریبا شبیه ماست. ما شهریور 94 عقد کردیم، شهریور 95 رفتیم خونمون.
باورنکردنیه... کی شد 16 سال؟
مبارک باشه. شاد باشید کنار همدیگه
میبینی؟ خیلی زود میگذره
مبارک باشه امیدوارم با نوه هاتون این روز رو جشن بگیرین
چه آرزوی قشنگی
مرسی
مبارکه همدیگه باشید بمونید برای هم الهی
ای وای 4بار خوردی زمین؟؟؟ من انقدر میترسم از موقعی که پام شکست هی تو راه رفتن تمرین ذهن آگاهی میکنم
مرسی عزیزم
بله بله! واقعا زمین خوردن ترسناکه. بچه بودیم فرت و فرت میخوردیم زمین چیزیمون نمی شد، الان واسم دغدغه شده دیگه!