باز استاد اجازه دفاع نداد... بسی ناراحتم
اسباب کشی بتا بود و من تیلدا رو نگه داشتم و سیگما هم کلیییی کمک کرد بهشون.
خونه عشقمون رو تحویل گرفتیم بالاخره. خانواده سیگما برامون قرآن و آیینه برده بودن و رفتیم کلی نظر دادیم واسه بازسازی خونه. البته خونه 5 ساله س و کار چندانی نداره، ولی یه کم تغییر دکوراسیون و اینا لازمه براش. تموم بشه انشالله شروع کنیم به بردن وسایل
این پست از خونه ی سیگماینا داره گذاشته میشه
عزیزززم ایشالله به سلامتی و دل خوووووش.....خیلی خوشحال شدم...فک کنم میای غر
آخییییییییی.... به سلاااامتی عزیزمممممممممم :)
سلامت باشی
وای چقدر هیجان انگیزه خونه نو و چیدنش و اتفاقات شیرینی که قراره توش بیفته ❤❤❤❤
آرههههه
واااای لاندا مبارک باشه ایشالا که همیشه توی خونه پر از عشقتون خنده و شادی و جشن برپا باشه
مرسییی