این روزها...

سلام. چطورین؟

ما بهتریم. دلتا هم خیلی بهتره خدا رو شکر. امروز دقیقا یه هفته از واکسن گذشت. 4شنبه شب کلی گریه کرد. نمیتونست نفس بکشه. نه میتونست شیر بخوره نه میتونست بخوابه. بینیش کیپ بود. ساعت 10 خوابید و خوشحال شدیم. 10.5 با گریه بیدار شد! و گریه ش بند نمیومد. منم کلی گریه کردم چون زجر می کشید از نفس نکشیدن. دیگه پاشدیم با سیگما رفتیم داروخانه شبانه روزی که یه چیزی براش بگیریم آروم شه. یه اسپری و یه شربت گرفتیم و تو راه هم خوابالو شد و اسپری زدیم و خوابید. 

صبح 5شنبه رفتیم دکتر باز. گفتم اینجوری نمیشه که این هر شب زجر بکشه. همینجوری آب بینیش آویزون باشه و نتونه نفس بکشه. هر یه باری هم که میخوایم بینیش رو تمیز کنیم باز کلی گریه کنه و آبریزش بیشتری بگیره. (البته کشف کرده بودم که تو دستشویی میذاشت بینیش رو بشورم، ولی با دستمال نمیذاره پاک کنم). خلاصه رفتیم دکتر و گفت حساسیت بینی داره احتمالا. به هوای آزاد و دود و عطر و ... خسته شدم انقدر به همه چی حساسیت داره این بچه. فعلا حساسیت به پروتئین گاوی رو نمیتونم هندل کنم چه برسه به این. آخه از شیرخشک جدیدش بدش میاد و نمیخوره. همش گرسنه س. دیگه گفتم گور بابای علم و کتاب. شیرین می کنم شیرش رو که بخوره. و همزمان حرص میخورم از اینکه مجبورم شکر به بچه م بدم.... حالا خلاصه دکتر شربت و اسپری جدید داد و آبریزشش بند اومد. بالاخره خندید شب. البته هنوزم نق نقوعه. مثل قبلنش نشده. شدیدا میچسبه به آدم! قدر دو هفته پیش اینا رو ندونستما. خوابش تنظیم بود. خیلی راحت میخوابید کنار خودم. بعد میذاشتمش تو تختش. شیر میخورد قشنگ. تو پارک بازی و دشک بازیش مینشست و با اسباب بازیاش بازی می کرد. یهو از این رو به اون رو شد انگار. آهان اینم بگما. دندون بالاش دیگه داره درمیاد. سفیدیش دیده میشه قشنگ. میگم همینا حسابی اذیتش کرده بوده. به محض اینکه 6 ماهه شده، هم آبریزش بینی داشته، هم اذیتای دندون، هم واکسن و هم حساسیت به شیرش. دیگه یهو همه اینا باعث شده بهونه گیر بشه.

5شنبه تولد بابای سیگما بود. قرار بود جمعه بریم سر خاک. حلوا درست کردم واسه دومین بار. تزیین خوشگل هم کردم 2 نصف شب. جمعه صبح رفتیم سر خاک. هر بار حالم بد میشه وقتی میریم اونجا. نمیتونم بپذیرم تهش همینه... بگذریم.

هوا چقدر سرد شده. ما این پاییز و زمستون باید خیلی مواظب باشیم افسرده نشیم. جلسات مشاورمون رو از سر گرفتیم. مشاوره فردی البته. دنبال راه های کمتر خسته شدن هم هستم. مریضیای دلتا خوب بشه و شیرینیاش بیشتر دیده بشه، خودش خیلی کمک می کنه. نیازمند انرژیای مثبتتون هستیم 

نظرات 14 + ارسال نظر
الهام شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 11:58 ق.ظ

عزیزززم
با وجود همه این سختی ها اما این روزها می‌گذره؛ سعی کن تا جایی که میشه و شرایطت اجازه میده، مواظب خودت باشی و استرس و بار و فشارهایی را که می تونی کم کنی یا رها کنی رها کن.
این روزها میگذره و به زودی یک خانواده شاد و آروم خواهید بود که کلی هدف و برنامه و زندگی پیش رو داره و دلتا خانوم که روز به روز براتون بیشتر دلبری می کنه و شادی و رشدش شما را هم به وجد میاره.
غذاها و ویتامین ها را در پیشگیری از افسردگی پاییزی زمستانی دست کم نگیر.

آره دقیقا باید همین کار رو کنم. فعلا از تمیز نگه داشتن خونه شروع کردم. باشد که موفق بشیم.

ماهی شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 01:03 ب.ظ

سلام لاندا جان
پسر من وقتی می خواست یه سری از دندوناش و دربیاره، این اتفاق براش می افتاد که شدیداً دچار آبریزش بینی می شد و به سختی نفس می کشید.
در مورد استامینوفن واکسن هم حتماً از استامینوفن های خارجی استفاده کن که اثربخشی خیلی خوبی دارن و بچه به هیچ عنوان تب نمی کنه یا تب خیلی کمی داره.
برای روحیه خودت هم توصیه می کنم که کتاب خودت باش دختر رو این روزا اگه تونستی بخون. اینو بدون که تنها نیستی و همه مادرا این روزای سخت و دشوار و داشتن و تجربه کردن.
این روزا هم می گذره اما به تمام شیرینی های وجود یه فرشته تو زندگی می ارزه.

واقعا؟ چه عجیب. امیدوارم همین باشه. ولی آخه چند وقت؟ چون دلتا حدود 3 هفته آبریزش داشت و تازه با دارو قطع شده اما هنوز دندونش بیرون نیومده.
آره در مورد استامینوفن اشتباه کردم. باید از اول خارجی می گرفتم.
اتفاقا شما که گفتین، یه پست دیدم تو اینستا راجع به این کتاب. سیوش کردم سر فرصت برم ببینم چجوریه
مرسی عزیزم از حرفای قشنگت

ترانه شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 04:04 ب.ظ

یک عالمه ارزوی خوب و انرژی مثبت

مرسیییی

معصومه علی زاده شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 06:07 ب.ظ

سلام. اولین باری هست که شروع کردم وبلاگ خوانی. وبلاگ شما رو گوگل بهم پیشنهاد کرد. الان هم شروع میکنم کم کم بخونم تون. شاد باشید و برقرار

خوش اومدین

وینا شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام لاندا جان پسر منم بچه که بود همین مشکلوداشتیم همیشه متظورم کیپ شدن بینیه ما از دستگاه بخور استفاده میکردیم خیلی راختتر نفس میکشیذ

اتفاقا دکتر هم بهمون گفت دستگاه بخور بذارین. باید همین کار رو بکنیم
الان دیگه خوب شده پسرتون؟ میشه بپرسم چند سالشه؟

Lightwind شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 09:53 ب.ظ

عزیزم
خداروشکر که بهتر شده دختر کوچولو
من آلرژی به تغییر و جابجایی هوا دارم. اینطوری که صبح بیدار میشم در اتاقم باز بشه و هوای هال بیاد توو اتاق شروع میکنم به عطسه و آبریزش و اینا
شاید برای دلتا کوچولو هم همینطور باشه همین تغییر کوچولو تحریک میکنه
در مورد تمیزکردن بینی با دستمال هم باز تجربه ی خود من اینه که ناحیه بیرونی بینی م، سوزش زیاد میگیره و ملتهب میشه وقتی زیاد با دستمال تمیز میکنم، اینقدر که وقتی کرم میزنم نرم بشه، خیلی زیاد میسوزه اینقدر که پوستم اذیت شده با دستمال
اینه که با شستشو راحت تر م
حالا البته من کوچولو نیستم ولی وقتی من آدم بزرگ این حساسیتارو دارم، اون نینی با بدن و پوست لطیف ش دیگه حق داره اذیت باشه
گفتم شاید تجربه هام بدردت بخوره
ایشالله زود حالش بهتر بشه و کلی واستون بخنده تا حال شما هم بهتر بشه

آخ آخ میدونم. خودمم 5-6 سالی داشتم همین آلرژی رو. به لطف ماسک زدن خیلی بهتر شدم.
اره دیگه تمیز کردن بینی این داستانا رو داره. پوستش هم شدیدا حساسه.
مرسی عزیزم از کامنتتون

نسترن شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 10:02 ب.ظ http://second-house.blogfa.com/

خدا قوت از بچه داری عزیزم
واقعا انرژی بره
خدا پدر بزرگوار همسرتون رو رحمت کنه روحشون شاد
ولی واقعا تهش همونه،اییییین همه بدو بدو،تلاش زحمت اذیت خوشی و ناخوشی تهش همونه :(

مرسی عزیزم.
خدا عمو و مادربزرگ شما رو هم رحمت کنه
اره حیف....

پریسا یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 01:01 ق.ظ

لاندا جون پسره من هم یک سال و نه ماهشه از سه ماهگی اگزما داشت صورتش و همچنین آلرژی من هلند زندگی می کنم ، اینجا گفتن من اصلا نباید عطر بزنم و اگر صورتم آرایش داره به هیچ عنوان به صورت بچه نزدیک نکنم
و با همین عطر نزدن خودم کلی پسرم بهتر شد . ا

بله دقیقا عطر رو به منم گفت دکتر. ما از همون روزی که به دنیا اومد دیگه عطر زدن رو تعطیل کردیم. آرایش هم رعایت می کنم.

نوشین یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 01:37 ق.ظ

خوشحالم بوی بهبود ز اوضاع خونتون داره میاد

بله بله
مرسی

الی یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 08:30 ق.ظ

لاندای عزیزم خیلی خوشحالم که دوباره مثل قبل داری مینویسی و از خدا میخوام که دوباره روزهای شاد قبل رو ببینی در کنار دختر گلت و همسر نازنینت
فقط عزیزم لطفا معذب نباش و بابت اون خواننده آشنای خاموشت خودتو حرفاتو مرتب توضیح نده آخه کدوم آدمی رو میشناسی که تو این شرایط تو باشه و همه چیز براش گل و بلبل باشه آخه
ما همه درکت میکنیم

مرسی عزیزم.
رفتم یه بار دیگه پست رو خوندم که ببینم کجا دارم توضیح اضافه میدم. خخخ
کلا خیلی وقتا توضیح اضافه میدم

زری دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 04:30 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

حساسیت به بوی ادکلن خیلی بین بچه ها شایع هست. من عملا برای هر بارداری سه سال ادکلن را کامل میذاشتم کنار از همون اول بارداری که خودم از هر بویی بدم میاومد بعدش هم که دقیقا بخاطر حساسیت بچه.
حالا انشاالله بمرور دستت میاد و هر دوتون راحتتر میشوید البته هر سه :)

افرین دقیقا. دکتر به ما هم گفت عطر رو بذارید کنار از همون اول و با اینکه خیلی سختمون بود ولی کلا دیگه رفت کنار.
6 ماه اول هم که فصل گرم بود این چیزاش اوکی بود دلتا. یهو با این سرما و اتفاقا همه چی به هم ریخت.

آبگینه چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 10:54 ق.ظ http://Abginehman.blogfa.com

دلتای نازنین چقد اذیت شده بچه
خداروشکر آرومتره
منم آبجوش نبات و عرق نعنا میدادم بعضی وقتا. واقعا تو یه لحظاتی اونقد بچه جیغ میکشه آدم میگه یکاری کنم آروم شه.
امان از درد دندون. خیلی گناه دارن. من خودم فکرشو میکنم که باید گوشت لثه شون شکافته شه و دندون بزنه بیرون دلم واسشون کبابه و اینمدلی بیشتر باهاش همدلی میکنم

اخ اخ یه جوری گفتی دلم کباب شد. امیدوارم خیلی هم دردناک نباشه براشون

زری.. پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 11:22 ق.ظ http://maneveshteh.blog.ir

فقط عزیزم دستگاه بخور میذاری، با فاصله بذار چون بخور سرد هست رطوبت آب میشینه روی بچه، بنظرم خونه های شوفاژ خیلی دستگاه بخور کارایی نداره. من وقتی خونه مون بخاری بود میذاشتم واقعا لازم بود اما برای خونه ی شوفاژ بنظرم خیلی لازم نباشه اگر گذاشتی نزدیک بچه نذار که بیشتر یخ نکنه.
نمیدونم برا پست جدیدت کامنت گذاشتم اسم داشت یا نه، اگر اسم نداره من هستم

بله بله حتما. البته من به نظرم کلا بخور سرد خونه رو سرد میکنه. شاید بخور گرم بذارم بهتر باشه

مهتاب پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:06 ب.ظ

همه اینا به خاطر دندوناش همه بچه ها راس ۶ ماهگی این مشکلات رو دارن بعضی بیشتر اگر هنوز از شیر خودتونم میخوره بیشتر شیرش بدین البته اگر خودتون خیلی عصبی باشین خوب نیست. واکسن دندون و ناز نازی میشن بد خلق میشن . نگران نباش فقط روحیه خودتون و همسرتون تقویت کنید چند ساعتی بچه رو بسپارید به مادر یا هر کسی که بچه پیش ش بمونه . خودتون دوتایی تفریحی بیرونی جشن و کیک فیلم توی خونه هر جور که میدونید تجدید قوا کنید هر چند روز یه بار و رو لثه هاش قطره استامینوفن بزنید دردش کم میشه یه چیزی بدین بهش گاز بزنه برا دندوناش خوبه مثلا یه ساقه بلند کرفس که تمییز شستین ..‌‌‌

نه بیشتر مواقع سعی می کنم عصبی نباشم. ولی خب عملا دیگه شیر خودم رو نمیخوره دلتا.
مرسی از پیشنهاداتتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد