سلام سلام. پاییزتون مبارک. اول مهرتون مبارک. کیا زندگیشون فرق کرد با تابستون؟
ما که همونی ایم که بودیم. فقط با این تفاوت که بیشتر باید تو ترافیک باشیم و زودتر هم شب میشه. ولی فرق خاصی نکردیم. باید یه کم فرق بتراشم واسه خودم. اگه بشه یه کم برنامه پیاده روی بذارم تو برنامه م. بعد از سفر هییییییییییچ ورزشی نداشتم.
شنبه یکی از بهترین روزای استراحتانه بود. صبح خیلی زود رفتم شرکت و طبعا عصر هم زودتر اومدم. یعنی سیگما سمت شرکتمون کار داشت و کارش زود تموم شد و منم نیم ساعتی مرخصی گرفتم که زودتر بریم خونه. ترافیکم نبود و زودی رسیدیم. میخواستیم بخوابیم ولی رفتیم تو تخت و گوشی بازی کردیم و خوابمون نبرد. پاشدیم و سیگما رفت خرید، منم ماسک عسل گذاشتم، بستنی خرید و بقیه فیلم آل رو دیدیم و بستنی خوردیم و یه کم پلکیدیم واسه خودمون. بعدش هم زود شام خوردیم و یه بازی لگوطوری تو گوشیم داشتم که با سیگما نشستیم دوتایی بازی کردیم و رکورد خفنی زدیم. یه ساعت هم که ساعت رو کشیدیم عقب و تایممون بیشتر بود. حال داد. البته شب مثل همیشه خوابیدیم و باعث شد صبح فرداش یه ساعت زودتر برم شرکت. بماند شب هم که چقدر بد خوابیدم بخاطر پ.
یکشنبه عصری بازم زود اومدم بیرون از شرکت و رفتم خونه مامانینا. دوخط تاکسی باید سوار شم ولی چون اولی مسیر رو کامل میرفت، انگار اسنپ گرفته باشم. از در شرکت تا در خونه مامانینا. حال داد. مامان نبود. رفته بود دکتر. بابا و بتاینا بودن. دیگه کلی با بابا و بتا حرفیدیم و بچه ها هم وول خوردن اون وسط. به تتا کلمه یاد میدادم. میگفتم بگو چاقو، میگفت قاچو! راست میگه دیگه، قاچ می کنه چاقو خب. عاشقشم. میگفتم بگو لاندا، میگفت ممنون!!! نمیدونم چه ربطی داره. بی ربط ترینه. خلاصه که کلی دلبری کرد ازمون. مامان زنگ زده بود که من طول میکشه بیام، میخوام سوپ شیر و لازانیا درست کنم. میشه درست کنید؟ دیگه سوپ شیر با من شد و لازانیا با بتا. البته مشارکتی. من همه قارچا رو خورد کردم و تفت دادم هم برای سوپ هم لازان. دیگه بقیشو با هم بودیم. با اینکه آشپز دوتا شد، ولی غذا نه شور شد نه بی نمک. داماد می گفت از بس شما دوتا تله پاتی دارین، یکیتون یواشکی هم نمک بریزه، اون یکی میفهمه. خخخ. مامان 8.5 اومد. دیگه تا اومد خودش میز رو چید و شام رو خوردیم. خیلی هم خوابمون میومد و شب 10 پاشدیم که بیایم. تو کوچه دعوا شده بود. حرفی البته. گویا یکی نزول داده بود یا گرفته بود و خلاصه بحثشون بود! ولی یه کم طول کشید تا بتونیم بریم. 11.5 خوابیدیم.
امروزم که اول مهره و خوبیش این بود که از توی طرح اومدیم و زود رسیدم شرکت. اصلا اون ترافیک ترسناکی که فکر می کردم باشه، نبود. ببینیم عصر چی میشه حالا
خب پاییز شروع شد. تو پاییز زندگی باید نظم بگیره یه کم. ورزش بیاد تو برنامه، تغذیه درست شه، ساعت خواب تنظیم بشه. هوا خشکه، رسیدگی به پوستمون باید بیشتر بشه. چون هوا زودتر تاریک میشه و سرد میشه، احتمال بروز افسردگی میره بالا، یادمون نره قرص ویتامین دی مصرف کنیم (با دستور پزشک البته) و مواظب روحمون باشیم. بیخود و بیجهت جشن بگیرید
من میخوام اگه بشه هفته ای چند شب پیاده روی بریم.هفته ای یه روز هم برم استخر. تا وسط پاییز، 1.5 ماه وقت دارم لاغر شم. ببینم 3 کیلو میتونم لاغر کنم؟
سیگما هم چاق شده و قرار شده دیگه رژیمی بهش غذا بدم. بریم تو کار ماهی کبابی، فیله و جوجه کباب و سالاد.
واسه پوست هم برنامه های قبلی رو بهتر ادامه میدم. حالا که تابستون تموم شد از لایه بردار هم میتونم استفاده کنم. هفته ای یک-دو بار ماسک صورت بذارم. بیشتر کرم بزنم. واسه شستن دستم از پن پوستای حساس استفاده کنم حتما (همین الان هم میکنم البته). ظرف شستن فقط با دستکش، اونم دولایه، زیر دستکش نخی، رو دستکش لاتکس. تو خونه دمپایی رو فرشی یا جوراب بپوشید و اگه ترک پا دارید درمانش کنید. اگه ندارید هم هفته ای دوبار کرم مالیش کنید و روش جوراب بپوشید که نماله به اینور اونور و ترک نخوره و پوسته پوسته نشه. به ناخنامون رسیدگی کنیم، هم دست هم پا.
مورد بعدی موهامونه که خب تو پاییز وضعش بهتر از تابستونه. احتمالا تعداد استخر رفتنا و دوش گرفتنا کم میشه و کمتر مواد شیمیایی و کلر میره به خورد موهامون. خود آب زیاد به مو زدن هم مو رو خشک می کنه و حالا انتظار میره وضع موهامون بهتر بشه.
یه سری عادت دیگه هم اضافه کنید. هر کی متناسب با برنامه زندگی خودش. مثلا کتاب خوندن. یادم باشه دکور خونه رو هم پاییزی کنم یه گوشه دنج درست کنم واسه کتاب خوندن....
شماها واسه پاییز چه برنامه ای دارید؟
تا بچه مدرسه ای نداری از پاییز لذت ببر لاندا جون من که الان بیشتر سرویس رفت و آمد شدم و پر از نگرانی البته. فقط این پاییز خوبیش اینه که هنوز بارونی نشده و آفتاب یه ذره دل آدم رو گرم میکنه. ویتامین د هم باید خورد حتما هممون کمبودش رو داریم
خوبه که. خیلی منظم تر میشن بچه ها تو فصل مدرسه ها. ولی سرویس شدن واقعا رو مخه. اونم واسه من تو ترافیک
لاندا جون چه توصیه های خوبی عالی بود
میوه خوردنمون بیشترشه
پاییز فصل سیب و انار
روی میز همیشه شسته و اماده باشه بخوریم
هوا سرد میشه شیر دیر فاسد میشه لبنیات محلی رو مصرفشو زیاد کنیم
دمنوش آویشن و آنخ و دارچین بخوریم
عسل و دارچین بخوریم
گردو مصرف کنیم فصلشه
..
به به مرسی که تکمیلش کردی. خیلی پیشنهادات خوبی بود
با اینکه دلم میگیره از شبای طولانی...
اماااا عاشق سیبای پاییزم... ورزش رو حتما مستمرش می کنم
با ی روز استخر هم کاملا موافقم
و اینکه کلی دمنوشای مختلف میشه خورد... خصوصا اوناییکه طبعشون گرمه..
رنگ موهامو هم تیره می کنم و رژای تیرمو هم بیشترر استفاده میکنم
دیگه همیناااا
اوم به به. بله بله سیبای خوشمزه و دمنوش
به نکته خوبی اشاره کردی. تم آرایشمون عوض میشه. رنگ لاک و رژ تیره میشه. عطرامونم میره به سمت گرمی
پاییز ما هم با ۳۶ تا پسر شلوغ همراهه الهی که بتونم این مسیولیت و به نحو احسن انجام بدم
اوه اوه. ماشالله. خدا بهتون توان بده
سلام
می بخشید من خیلی درباره وبلاگ ها نظر میدم.
یه نکته ی مهمی که تو پست های شما می بینم اینه هر چند خط که می نویسید پاراگراف رو می بندید و بین پاراگراف بعدی یه فاصله ایجاد می کنید.
اینطوری خیلی راحت تر میشه پست های شمارو خوند.
خیلی ها از اول پست تا آخرش همینطوری یه سره می نویسن. بدون یه خط فاصله!
سلام. ممنون از اینکه نظرتون رو گفتین.
خواهش می کنم