نوتایتل!

سلام. صبح عالی متعالی. 8 صبحه. بارون شدید میاد. دیشب 12 خوابیدم و 6 صبح دستشویی داشتم بیدار شدم  ای دستشویی بی موقع! هیچی دیگه بعدش خوابم نبرد. میخواستم تا 7 اینا بخوابم ولی دیگه 6.5 پاشدم که زودتر برسم شرکت. رانندگی تو بارون خوب بود ولی ترجیح میدادم زیر پتو بدون استرس بخوابم! شب تو تخت داشتیم دل میسوزوندیم واسه من که با اینکه نیاز بدنم به خواب زیاده ( دست کم 8 ساعت) ولی همش نمیتونم بخوابم و احتمالا ریشه این استرس پنهان که سلامت جسممو نابود کرده همین کم خوابی باشه. کار کارمندی با این تایم زیاد اصلا بهم نمی سازه. نمیدونم چه گِلی به سرم بگیرم! هیییی

خب از شنبه بگم. خبری نبود. بعد از کار با همکارم رفتیم پاساژگردی و یه مانتو خریدم واسه شرکت. ساعت 6 راه افتادم برم خونه، انقدرررررر ترافیک بود که همه میخواستن قبل از بازی پرسپولیس خونه باشن. نیم ساعتی از بازی رو تو رادیو شنیدم. راستش من اصلا فوتبالی نیستم. فقط بازیای مهم. اینم مهم بود ولی باختیم دیگه. بین دو نیمه رفتم حموم ولی دلم نخواست زود برگردم و بقیه بازی رو ببینم. بنظرم دیدنی نبود حتی. وسطای نیمه دوم سیگما اومد خونه. منم از حموم اومدم و نشستیم بیست دقیقه آخر بازی رو دیدیم و عدسی خوردیم. حیف که تموم شد. خیلی خوشمزه بود. بعد نشستیم با هم به دیدن فیلم پریدستینیشن یا سرنوشت! 1 ساعتش رو دیدیم و خیلی مجذوب شده بودیم، ولی دیگه 11 گذشته بود و باید میخوابیدم. 

یکشنبه صبح زود رفتم یوگا و بعد سر کار. کار خوب بود. کلی هم انگیزه رژیم گرفتن داشتم. نهار سوپ و سالاد خوردم. عصری هم زود رفتم خونه و رفتم خرید. تخم مرغ و خیارشور اینا گرفتم که شام تخم مرغ آب پز بخورم. گرسنه م هم بود و همون موقع قبل از ساعت 6 عصر، شامم رو خورده بودم و نشستم پای درسم. نیم ساعتی خونده بودم که سیگما زنگید که چون تولد بابامه میخوایم امشب بگیریم و بریم اونجا. قراره پیتزا بگیرن. هیچی دیگه کاخ رژیمم شکست! درس هم نخوندم دیگه! کل برنامه ریزیای غذایی هفته م هم به هم خورد. پاشدم حاضر شدم و رفتیم اونجا. خدا رو شکر نینی سرحال بود. بازی کردیم. پیتزا دو تیکه بیشتر نخوردم. با یک چهارم لیوان نوشابه! ولی دیگه کیک شب رو یه تیکه کوچولو خوردم. هییی. تا فعالیت بدنی نداشته باشم این چربیا آب نمیشن! فعلا هم که من وقت ندارم پیاده روی یا باشگاه برم  شب 10:15 برگشتیم خونه و نشستیم نیم ساعت باقی مونده هیجان انگیز فیلم دیشب رو دیدیم. خاص و تخیلی بود. ولی خوشمون اومد. بقیه شب رو هم که داشتم واسه مشکلات خرده ریز جسمیم غصه میخوردم! از گوارش تا ... هیییی

پستم انرژی نداشت میدونم. ولی اگه بارون داره میاد تو شهرتون، پاشید همین الان یه لیوان چای یا دمنوش یا قهوه داغ بگیرید دستتون و وایسین جلوی پنجره، با یه چیزی که دوس دارین (ترجیحا یه تکه 2*2 شکلات تلخ) نوش جان کنید. روزتون ساخته میشه 

نظرات 7 + ارسال نظر
تیلوتیلو دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 11:22 ق.ظ

از اینکه هر طوری شده بلدی حال خودت را خوب کنی خوشم میاد

قربونت. والا خودمون حال خودمونو خوب نکنیم کی میکنه؟ زندگی بی معنا میشه دیگه. باید بخوایم که خوب باشیم. حالا تصمیم دارم یه پست هم در مورد تقویت روحیه بذارم، مفصل تر از قبلی

فرناز دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 11:40 ق.ظ

من اصلا روزای بارونی رو دوست ندارم از هوای ابری هم بدم میاد انگار ارتباطم با آفتاب قطع میشه بعد کلی دلم میگیره و تنگ میشه. در مورد رژیم ما یه کار تازه شروع کردیم اونم اینکه هرچیزی میخوردیم رو نصف کردیم و شیرینی هم فقط هفته ای یکبار خیلی راحتتره و قابل اجرا. هفته ای دوبار هم پیاده روی تند میکنم و سعی میکنم کالری روزانه مو داشته باشم. بعدم وقتی گرسنه میشم تو چای دارچین میریزم کل اشتهامون رو میگیره.

اااا، چه جالب. من روزای بارونی رو واسه کوتاه مدت دوس دارم. اگه بیش از چند روز خورشید رو نبینم قطعا افسرده میشم. بنده خدا ملتی که تو شمال نیمکره شمالی زندگی می کنن.
یه کار جالبی کردین. خیلی خوبه اینجوره. منم معمولا تو رژیم هام، هیچ چیزی رو قطع نمی کنم. با این ایده نصف کردن پس پیتزای دیروزم اوکی بوده کاملا. نصف همیشه خوردم. خخخ. کیک هم همینطور.
ولی هیچی مثل فعالیت داشتن نمیشه. خوبه که هفته ای دوبار پیاده روی داری. من دیگه اصلا وقت ندارم و این خیلی بده. باید یه جوری، شده تو خونه پیاده روی کنم، بیارمش تو برنامه م.
جدی چای دارچین اشتها رو میگیره؟ من خونه ماماینا بودم همیشه چای دارچین داشتیم. ولی خودمون که معمولا تو شرکت چای میخوریم و خونه دیگه خیلی چیزی بخوریم، نسکافه س.

رویای ۵۸ دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 02:07 ب.ظ

هیچی مثل خواب هوای ابری و خنک نمی چسبه...منم که عاااااااشق خواب

به به. آره گفتی. تو هوای ابری فقط آدم باید پتو بکشه رو سرش و بخوابه. حیف که وقت واسه خواب هم ندارم

نازنین دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 06:24 ب.ظ

سلام لاندا
من احساس میکنم خوبه یه کم اینکه در رژیمت موفق نیستی اینه که خیلی همش مهمونی و بیرونی.
شاید اگه یکم بیرون رفتن و مهمونیاتو کم کنی بشه یکم بیشتر و دقیق تر رو رژیمت بمونی.
البته ببخشید دخالت کردم. ولی چون خودمم یه مدت مث شما همش میخاستم مثلن برنج و شیرینی رو خیلی کم مصرف کنم و نمیشد، به این نتیجه رسیدم که خوبه یه مدت در بعضی جمع های دوستانه که میدونم مثلن ناهار و خیلی فست فوده یا مهمونیایی که فقط باید هی غذا بخوری :))) نرم. بعدم که رفتم انتخابامو محدود کردم به غذاهای سالم. مث سالاد و مرغ و جوجه و اینا.

سلام نازنین جان. آره واقعا دلیل اصلیش همینه. یعنی من رژیم دکتر رو که شروع کردم، تو اون دو هفته سه تا مهمونی بزرگ رفتم و هر کاری هم کردم بالاخره از رژیم خارج شدم. میدونم دلیلش همینه ولی واقعا نمیشه کاری کرد. مثلا همین یکشنبه شب که تولد بابای سیگما بود نمیشد نرفت دیگه.
مثلا تو دوره های شبانمون با دوستای سیگما که این هفته بود، من لب به چیپس و پفک نزدم، در حالیکه همش وسطه. اما بالاخره یه چیزایی میخوره آدم دیگه.
حالا سعی می کنم از مهمونیا یا دوره های دوستی خودم بزنم که شدنی تره.

لاله دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 08:54 ب.ظ

پریدیستینیشن عالیه امیدوارم تمام شده باشه و تعجب رده باشی حالا
توصیه میشود perfect stranger و منشچتر بای در سی

آره عالی بود. خوشمون اومد. اینا رو هم میذارم تو برنامه

Zahra سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 08:04 ق.ظ http://narsis16n86.blogfa.com

امان ازین به هم خوردن برنامه رژیم و عذاب وجدان بعدش، کاملا درک میکنم.

خیلی سخته، خصوصا که خودتم کم توش دخیل باشی

نفس سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 08:36 ق.ظ

لاندا جون دیروز پستتو خوندم اما نظرم ثبت نمیشد انقدر از عدسی تعریف کردی دیشب شام عدسی درست کردم خخخخخ
خیلی پستاتو دوست دارم کلی انگیزه و روحیه میگیرم
راستی درمورد پست قبلی یعنی عاشق اون قسمتم که فیلمو قطع کردین رفتین پی خوشگذرونی خخخ
ما اول خوشگذرونی داریم بعد با جدیت میشینیم پای فیلم خخخخ من خوشم نمیاد وسط فیلم همسرجان نمیذاره درست فیلم ببینم خخخ

نوش جان. عدسی واگیرداره. منم دوستم تعریف کرد که پاشدم درست کردم
آخه فیلما معمولا خودشون موقعیت خوشگذرونی ایجاد می کنن
عالی تعریف کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد