جای هیجان انگیزی که با دوستام رفتیم، نوتلا بار بود. خیلیییی خوب بود و خوش گذشت، حیف که جای نشستن نداشت و جلوش وایستاده بودیم، برف هم میومد، اما سیستم گرمایشیش خوب بود. کلی چیزای هیجان انگیز خوردیم و بعدش رفتیم فوت کورت، اونجا هم کلی دور هم حرف زدیم و خوش گذروندیم، آلبوم عکسای نامزدی دوستم رو دیدیم و خیلییییییییییییییی خوش گذشت کنارشون.
وقتی ازشون جدا شدم رفتم خونه سیگماینا، دیدن عشق کمردردالودم. خخخ. دکتر طب فیزیکی رفته بود و براش لیزر نوشته چند جلسه، حالا شکر خدا بهتره یه کم
خب یادتونه گفته بودم دارم عمه میشم دیگه؟ تقریبا یه ماه دیگه نینیمون به دنیا میاد و بنده عمه میشم. بعد اینم داشته باشین که زندایی هم دارم میشم. خخخ. یهو در عرض دو سال، هم خاله شدم، هم همسر، هم عمه، هم زندایی خدا بده برکت
مبارکه! عاشق نی نی تازه متولد شده ام
مرسیی. آرهههه، خیلی حس خوبی با خودشون میارن نی نیا
مبارکت باشه
ممنونم
واییییی عزیزم به سلامتی ایشالا هر دوتا نی نی ها سالم بیان و قدمشون خیر باشههههههه :×
همه میگن عمه بودن یه حسی داره که خیلی شیرینه ما که عمه نمیشیم ولی ایشالا که شیرینیش همیشه بمونه واست عمه مهربوووونن :× :**
ایشالا ایشالا، ایشالا با خودشون یه عالمه خوشبختی هدیه بیارن.
خخخ، خاله بودن که عالیه، ایشالا عمه بودن هم خیلی خوبه
فکر کنم اسمم واسه کامنت قبلی ثبت نشد :دی خواستم بگم اگه ثبت نشده منم :)) اگرم شده که هیچی لحظه آخر اسممو نوشتم آخه :))
آره واسه هر دو کامنت قبلی ثبت نشده بود اسمت
خوب شد گفتی، وگرنه مجبور بودم حدس بزنم
اخی این کمر درد خیلی بده امیدوارم سیگما زودتر کمر دردش بهتر بشه و دیگه اذیتش نکنه
عمه شدنت هم مبارک باشه عزیزم. اخی هی داری نقش های جدید بهت داده میشه
آره واقعا خیلی بده، مزمن هم شده انگار
مرسی، ای جانم، نقش فقط نقش جدید شما مامان کوچولو