دلشاد و سرزنده باش

سلام سلام. من اومدم تا به موهات گل شقایق بزنم. (یعنی نمیشه "من اومدم" رو بگم ولی این شعر یادم نیاد. )

دیروز که یادتونه دپرس بودم. دیدم چند روز شده و دیگه داره طولانی میشه. معمولا با شروع پریود دیگه خوب میشد روحیه م ولی این دفعه نشده بود. این بود که تصمیم گرفتم خودم یه کاریش کنم. بعد از شرکت رفتم ونک چون سیگما گفته بود که دیر میاد. ماشین هم نداشتم و میتونستم بچرخم واسه خودم. دنبال یه شلوار گشاد بودم واسه سر کار. همش شلوارای تنگ میپوشم و از وقتی که سر کار میام، خیلی دارم دچار خارش (حتی نواحی خاص) میشم! هی هم درمان میکنم و خیلی مراقبت، ولی باز این اتفاق میفته! دیگه به این نتیجه رسیدم که بخاطر شلوار تنگه. شلوار جین تنگ مال تابستون نیست که دختر خوب. ولی چه کنم که نمیتونم نپوشم! دیگه رفتم دنبال شلوار گشاد که بشه سر کار پوشید ولی چیز خاصی پیدا نکردم. یه روسری دیدم که خوشگل بود و خوشم اومد، ولی نخریدم که. بعد دیدم یه مغازه ظرف و ظروف تو پاساژ آسمان آف 30% گذاشته! یه شکلات خوری گل دار در دار بود که چشممو گرفت. گفت قبل از تخفیف 90 بوده. یکی دیگه هم دیدم دسته دار. اونم 60 بوده. هیچی دیگه همینجوری کل مغازه رو نگاه کردم و یه مجسمه و یه جعبه فلزی هم انتخاب کردم. همش با هم شد 170 که با تخفیفاش 110 گرفتم. بسی حال داد تخفیف. البته اگه تخفیف نداشت نمیگرفتم خب. بعد هم رفتم خود میدون ونک ببینم گلفروش دوست داشتنیم اومده یا نه که اومده بود و دادم واسم یه دسته گل خوشگل درست کرد. تو خیابون هم دخترا همش می گفتن چقدر خوشگلهههه. منم ذوق می کردم. همین خریدا روحیه م رو خوب کرد. با لبخند تو خیابون راه میرفتم. با ون رفتم تا نزدیک خونه و بعد سربالایی رو تو گرما پیاده رفتم ولی خوشحال بودم. واقعا گل تو روحیه تاثیر داره. تا رسیدم رفتم گلدون رو پر از آب کردم، رومیزی رو عوض کردم و کلی از گل نازم عکس انداختم. ظرفام رو هم چیدم رو میز، خوشحال و شاد و خندان. بعد رفتم تو آشپزخونه دیدم خورش قیمه دیشب رو نذاشته ام تو یخچال!!!! این همه زحمت، این همه وقت، این همه گوشت! خراب میشد خودمو میکشتم  یه کم خوردم دیدم سالمه. گفتم میخوریم فوقش مسموم میشیم میریم سرم می زنیم دیگه  خدا رو شکر سالم بود. 

بعد رفتم حمام دوش مبسوط گرفتم و اومدم بیرون، از دیدن خونه تمیز و خوشگل لذت بردم. فیلم "مردی به نام اُوه" رو پلی کردم و قیمه و برنج گرم کردم و خوردم، چون فردا آزمایش دارم و باید 12 ساعت ناشتا باشم. بعدشم در حین فیلم دیدن کاهو خورد کردم و 4 تا بسته واسه نهارهای این هفته ام سالاد درست کردم. بعدشم لباسا رو از رو بند جمع کردم و نشستم جلوی تی وی همه رو تا کردم و سیگما ساعت 10 اومد. یه کم خسته طور و دپ بود. بوسش کردم و میز گل گلی رو نشونش دادم و کلی حال کرد. بهش گفتم منم روحیه م خوب نبوده چند روز و الان با همین کارای ریز، سعی دارم خوش باشم و دیگه غصه نخورم. توام بیا همین کارو بکن. شب دیگه فکر کاری رو از ذهنت بیرون کن و از این زیباییا لذت ببر. واقعا تاثیر داشت تو حالش. گفت 50 درصد سردردم درجا کم شد. بخشی از خستگیش هم برطرف شد. همین واسم ارزش داشت. شامش رو گرم کردم آوردم خورد و یه کم حرف زدیم و من 11 رفتم بخوابم. بازم خوب خوابم نمیبرد! نمیدونم چرا اینجوری شدم. سخت خوابم میبره 

امروز 6.5 بیدار شدم و بدیو بدیو رفتم دم در آموزشگاه زبان پارک کردم و رفتم شرکت. معاینات ادواری داشتیم. آزمایش خون دادم و همونجا آب میوه و کیک خوردم و بعد رفتم بقیه چیزاش. آدیومتری و تست ریه و نوار قلب و آزمایش ادرار و بینایی سنجی اینا. دو ساعتی درگیر این چیزا شدم و بعد اومدم سراغ خیل عظیم کارها! 

حالا میخوام یه کم راجع به روحیه حرف بزنم. ببینید جدای از مشکلات شخصی که همیشه هست، هممون میدونیم که الان اوضاع کشور داغونه. همه چیز رو هواست. هر لحظه قیمت طلا و دلار نوسان شدید داره. اوضاع اقتصادی و سیاسی نابوده. هیچی نمیفروشن و هر چیزی هم که میفروشن با قیمت خون باباشونه. همه اینا ناامیدی میاره. اینکه توانایی پیش بینی آینده رو نداریم میترسونتمون. این ندونستن ناامیدمون میکنه. اینکه هر لحظه داراییامون داره کم میشه، حقوقی که میگیریم هی بی ارزش تر می شه و معلوم نیست اصلا کارهامون پابرجا باشه یا نه، همه اینا داغون می کنه. خب حالا چه کنیم؟ بشینیم غصه بخوریم؟ آره میشه. بشینیم غصه بخوریم. ولی یه حدی داره. دو سه روز، اصلاً نه دیگه یه هفته غصه ش رو بخوریم، ولی بعدش باید سعی کنیم خودمون رو از محیط های دارای تنش، از بحثایی که همش دارن از همه چیز بد میگن و مملکت رو میکوبن و ناامیدتون می کنن دوری کنین. واقعیت اینه که کاری که از دست ما برنمیاد، پس ننشینیم الکی حرص بخوریم. خصوصا اگه بچه دارید. نذارید این جو ناامیدی به اونا هم برسه. اونا باید حالا حالاها امید و انگیزه داشته باشن. مریضیای خودتون و بقیه هم سرجاشونن، نگران نباشید جایی نمیرن! یکی دو ساعتی که قراره ریلکس کنید، به هیچ کدومشون نباید فکر کنید! حتی اگه دور از جون درد دارید الان! خلاصه یا علی بگید و شروع کنید به تقویت روحیه تون. حالا چی کارا بکنیم؟

اول از همه بلند شید موهاتونو شونه کنید و اگه میشه ببافیدش. یه پیراهن یا بلوز دامن بپوشید (مهمه که دامنی باشه، میخوایم تاکید کنیم رو ویژگی های زنونه)، یه آهنگ شاد بذارید و لاک بزنید. اگه نماز میخونید اول وضو بگیرید و بعد لاک بزنید که لااقل تا 9 شب با لاک باشید. یه جوری هندلش کنید که تایم بیشتری لاک رو دستاتون باشه. اگرم که با لاک نماز میخونید که هیچی. اگرم که کلا نمیخونید که بازم هیچی. سعی کنید بیشتر مواقع لاک داشته باشید ولو کمرنگ! کرم دست هم فراموش نشه. یه رژ لب هم بزنید که دیگه چه بهتر!

بعد چی؟ هر وقت که رفتید بیرون برای خودتون یه دسته گل بگیرید. نمیخواد خیلی گرون باشه. یه دسته گل لیسین توس از دستفروش بگیرید 5 تومنه. اگه شبا بذاریدش تو یخچال، 4-5 روزی میمونه براتون. فعلا سعی کنید همیشه گل داشته باشید تو خونه. بعد هم سعی کنید خونه مرتب باشه. لااقل یه بخشیش که واسه استراحتتونه و میخواین با گل تزیینش کنید، تمیز باشه. (همین الان بنده ظرفام تو سینکه! ولی هال و پذیرایی تمیز و مرتبه) سنگ بزرگ برندارید که اول باید کل خونه تمیز شه. کل خونه خیلی کم پیش میاد که تمیز شه. واسه من که یا باید مهمون بیاد یا دم عید باشه که کل خونه برق بزنه! یه اتاق یا یه هال هم تمیز باشه کافیه. همونجا بشینید استراحت کنید و از نظر دیداری اون تیکه رو خوشگل کنید. حالا با هر چی که حال می کنید، عروسک یا مجسمه یا چیزای تزیینی خوشگل دور و برتون بچینید، یه فعالیت نشستنی مثل کتاب خوندن یا یه کار هنری ساده رو انتخاب کنید (نرید انبردست بردارید ها! کارهای خانومانه.) و روزی لااقل یه ساعت، تو اون فضای ساده و تمیزی که درست کردید بشینید و اون فعالیت رو انجام بدید. در حین اون کار هم هی به دستای خوشگلتون نگاه کنید و حظ ببرید. یه دستی هم به بافت موهاتون، یا تل پارچه ای خوشگلتون بزنید و کیف کنید. اگه بتونین جلوی آینه هم بشینید که چه بهتر! از نقایص هیکل یا قیافتون خجالت نکشید. سعی کنید نقایص قیافه تون رو دوست داشته باشید. اگه نمیتونید بینی عمل کنید به هر دلیلی یا دوس ندارید عمل کنید، بینیتون رو همینجوری دوس داشته باشید. در مورد پوست و دندون ولی سعی کنید درستش کنید. یه دکتر پوست خوب برید و به همه حرفاش عمل کنید. یه کم ممکنه گرون باشه، ولی میتونین براش برنامه ریزی کنید و هر هفته یه مقداری پول برای داروهاش کنار بذارید. نقایص هیکل هم که خودم میدونم چقدر رو مخه. ولی یا سعی کنید به اون وزن و سایزی که میخواید برسید، یا بپذیریدش دیگه. مثلا بگید تو این بازه از زندگیم من یه دختر تپلی ام، فعلا با لپ هام حال کنم! حالا تا بعد ببینیم چی میشه، میتونیم وزنه رو کم کنیم یا نه. ولی حداقل یه ساعت تو روز با خودتون دوست دوست باشید. آهنگه هم به جاهای شاد و قری که رسید، بلند شید یه قر بدید. مهم نیست رقص بلد باشید یا نه، پاشید یه تکونی بخورید، کم کم یاد میگیرید. فارغ از اینکه از رقص خوشتون میاد یا نه، حتی اگه خوشتون نمیاد هم لازمه که واسه خودتون یه کم برقصید! 

و اینکه سعی کنید خوش اخلاق باشید. بقیه رو با کلمات زیبا صدا کنید. اگه هم مثل من خیلی فاز عزیزم و جان گفتن ندارید، پیشنهاد میدم با کلمات بازی کنید. مثلا من روم نمیشه به مامانم بگم مامان جان! یعنی تو دایره لغات نیست اصلا. (به مادرشوهر میگم ولی) ولی گاهی مثلا میگم مامان ایکس، یا مثلا مامی، یا مامیتسو و یه همچین کلماتی. از نظر خودم بیشتر محبت آمیزن . واسه سیگما هم همین، خیلی سیگما جان و آقا سیگما و از این مدل کلمات نمیگم. بیشتر با اسمش بازی می کنم، سیگمالود، سیگموگان! و از این دست لغات. وقتایی هم که حالم خوبه از اینا استفاده می کنم. گاهی که میبینم همش عادی دارم بهش میگم سیگما، میفهمم که چند وقته شارژ نبوده ام! بچتونم که دیگه دستتون بازه. هر چی دوس دارین صداش کنید. البته ادب رو هم رعایت کنید، به پسرتون یهو نگید فلان طلا بیا اینجا  این مدل کلمات بعدا خیلی تربیتش رو خراب می کنه، همش فکر میکنه که جنس برتره بخاطر داشتن همون فلان! و این تفکر تو همه ابعاد زندگیش تاثیر میگذاره. خب از مسیر دور نشیم. 

داشتم می گفتم سعی کنید خوش اخلاق باشید، سعی کنید بخندید، حتی الکی ولی با آگاهی. این وسط ها اگه وقت داشته باشید و ورزش هم بکنید که دیگه عالی میشه. حتی اگه هیچ وقتی هم ندارید، روزی 5 دقیقه وقت بذارید برای کرانچ رفتن. تو اینترنت سرچ کنید درستش رو یاد بگیرید و روزی 30 تا کرانچ برید. عضله های شکمتون قوی میشه. اگه تایم زیادی خونه هستید هم حتما حتما یه ورزش هوازی یه ربعه مثل هولاهوپ رو انتخاب کنید و انجام بدید. نگید بلد نیستم، وقتی اینجایید یعنی کار با اینترنت رو بلدید. سرچ کنید، تمرین کنید و یاد بگیرید. رمز تاثیر ورزش تو استمرارشه. بار اول و دوم و دهم و بیستم، قرار نیست اتفاق خارق العاده ای رخ داده باشه مثلا لاغر شده باشید یا سیکس پک درآورده باشید. پایدار باشید تو انجامش. حالا ورزش هم اگه دوس ندارید بکنید و واستون سنگ بزرگه، بیخیال. سعی کنید با بقیه راه هایی که گفتم خودتونو شاد کنید. وقتی شاد باشید کارای بهتری انجام میدید. شک نکنید. 

پ.ن: در مورد اینکه گفتم خانومانه، منظورم این نیست که شلوار نپوشید، مردونه س یا مثلا با انبردست کار نکنید، مردونه است. نه اتفاقا من خودم عاشق انبردست و دم باریکم! خیلی کارمو راه میندازن! فقط تو اون تایم ریلکسیشن از اینا استفاده نکنید. همین. تازه شلوار هم خواستید بپوشید. شلوار یا شلوارک خوشگل. 

نظرات 6 + ارسال نظر
نازنین یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 04:55 ب.ظ

گل فروش میدون ونک برگشته؟
اونکه تو راسته پاساژ آسمان و مرکز خرید ونک بود؟ یا اونک سمت بی آر تی های تجریش بساط داشت؟
من از زمان دانشگاه تا الان همیشه میرفتم ونک از اونا گل میخریدم. لیلین توس صورتی یا بنفش مخصوصن! ولی دوبار تازگیا رفتم هیچ کدومشون نبودن :((

آره برگشته، اون که سمت بی ار تی های تجریش بود، روبروی کلانا
خیلی خوب شد برگشتن

کتی یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 08:27 ب.ظ

لاندایی توعالی هستی عالی...از ادبیات نوشتاریت هم درکنار همه برنامه هات لذت می برم..تو هرجایگاهی درست وهوشیارانه برخورد می کنی..دختر،خواهر .همسروعروس...خیلی انرژی بخشی برای دوستان مجازی

واو، مرسی کتی جان خیلی سوپرایز شدم. شماها هم واسه من انرژی بخش هستین. ذوق میکنم میام کامنتا رو باز میکنم میخونم

رویای ۵۸ دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 04:47 ب.ظ

چقدر هیجان داشت این پستت....عاااااااالی بود

عزیزم امیدوارم تو روحیه تون تاثیر داشته باشه

تیلوتیلو دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 07:24 ب.ظ

همیشه میخونمت
بدون جا انداختن حتی یک پست
همه را خط به خط
اما گاهی واقعا نمیدونم چی بگم
همیشه ازت انرژی میگیرم و از اینکه اینهمه با برنامه و پر انرژی هستی خیلی خیلی خوشم میاد

عزیز دلم. مرسی که میخونی. واقعا هم لازم نیست همیشه کامنت بذاری. من خودمم همینجوریم. هر وقت دوس داشتی بذار
خوشحالم که نظرت اینه. چون خودم اینجوری فکر نمی کردم. باعث میشه که یه کم فکر کنم به کارام

مامان ایلیا سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 09:27 ق.ظ

یه ماهه اداره تو تعطیلات تابستونی بود نبودم ازوقتی اومدم دارم پستهای عقب افتاده رومیخونم چون تو خونه اصلا وقت اینترنت رفتن روندارم مث همیشه عالیه ...
دیروز پست دلشاد و سرزنده باش رو که خوندم رومن خیلی تاثیر گذاشته شوشو جانم یه مشکلی براش پیشاومده خیلی تو خودشه منم رفتم خونه با اینکه برا شام مهمان 20نفره داشتم در حین کارکردن همش روحیه می دادم براش مث پروانه بودم دورسرش البته پست لاندا جونم یادم میافتاد.. مرسی عزیزم انرژی مثبت دادی به همه

ای جانم. اصلا نمی دونی چقدر از خوندن کامنتت کیف کردم که. ذوق کردم حسابی.
اولا که چه خوب که 1 ماه تعطیلات تابستونی دارید. خیلی آدم رفرش میشه.
بعدشم اینکه خسته نباشی از مهمونداری و چقدر عالی که حواست به همسرت بوده. این مدت به انرژی های شما نیاز دارن حتما، بیشتر بهشون برس

تیلوتیلو سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 06:30 ب.ظ

اومدم دوباره پست را خوندم
چقدر عوض شده بود
و چقدر خوب بود
عالی بود
عالی
منم مدتی هست شبها قبل از خواب نیم ساعت میرقصم
اینقدر بهم انرژی خوب میده

ای جانم.
وای چقدر خوب که میرقصی. من یه سلکشن آهنگ قدیمی رقصی دانلود کردم که باهاش برقصم، هنوز وقت نشده. رقص هر شب عالیه. مرسی که حواست به خودت هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد